برای احراز جرم خیانت در امانت لازم است که امانت دهنده ثابت کند که مال متعلق به خود را به امین سپرده است و با امین به توافق رسیده است که آن مال برگردانده شده یا به مصرف معینی برسد اما امین خلاف آن عمل کرده است. پس رابطه امانی رکن اساسی تحقق این جرم است که می بایست توسط مالک احراز گردد. البته می بایست بین رفتار امین و ورود ضرر به مالک رابطه علت و معلولی تحقق پیدا کرده باشد.
همچنین جهت احراز این جرم می بایست مالک اظهارنامه ای برای امین ارسال کند و در صورت عدم عمل امین به آن می توان خیانت امین را ثابت کرد. نکته اساسی این است که در صورتی که امانت دهنده مال متعلق به فرد دیگری را به امین بسپارد و امین آن را پس ندهد نمی توان او را خائن قلمداد کرد زیرا همانطور که قبلا اشاره کردیم باید امانت دهنده مالک آنچه می سپارد باشد.
ارکان جرم خیانت در امانت چیست؟
ماده674رکن قانونی این جرم است .بغیر از رکن قانونی این جرم دارای رکن مادی و معنوی نیز می باشد. رکن مادی این جرم شامل استعمال، تصاحب، اتلاف و یا مفقود کردن مال مورد امانت می باشد که می تواند در قالب فعل یا ترک فعل صورت گیرد. رکن معنوی این جرم شامل سوء نیت آن که همان انجام عمدی تصاحب، استعمال و غیره است و سوء نیت خاص یعنی قصد ورود ضرر به امانت دهنده می باشد.
مدارک لازم جهت شکایت خیانت در امانت
برای شکایت جرم خیانت در امانت نیز به مانند هر جرم دیگری مدارک اولیه یعنی شناسنامه و کارت ملی لازم می باشد. از طرفی با توجه به اینکه مبنای این جرم رابطه امانی می باشد شاکی می بایست مدارک و ادله ای که وجود رابطه امانی را ثابت می کند ضمیمه شکایت خود کند.
مجازات جرم خیانت در امانت چیست؟
قانون مجازات اسلامی در دو ماده 673 و 674 به این جرم پرداخته است. طبق ماده 674 هرگاه اموال غیر منقول یا منقول یا نوشته هایی از قبیل سفته، چک، قبض و نظایر آن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هر کار با اجرت یا بی اجرتی به کسی داده شده و بنابراین بوده است که اشیای مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیا نزد او بوده آن ها را به ضرر مالکین یا متصرفین آن ها استعمال یا تصاحب یا تلف و یا مفقود کند به حبس از 6 ماه تا 3 سال محکوم خواهد شد. مقصود از استعمال به معنای استفاده کردن می باشد و تلف کردن به معنای از بین بردن است که با مفقود کردن که همان گم کردن در بیان عامه است متفاوت می باشد.
در ماده 673 برای سوء استفاده از سفید مهر یا سفید امضا یک تا 3 سال حبس تعیین شده است.
تفاوت خیانت در امانت با سرقت و کلاهبرداری
سرقت با توجه به مواد قانونی سرقت به معنای ربودن مال متعلق به غیر می باشد. در قانون سابق از واژه پنهانی استفاده شده بود و مقصود قانون گذار از پنهانی عدم رضایت مالک بیان می شد. بنابراین، برای اینکه جرم سرقت اتفاق بیفتد باید مالی را از تصرف مالک آن بدون رضایت او و با قهر و غلبه خارج نمود. در خصوص جرم خیانت در امانت برعکس جرم سرقت رابطه امانی بین خائن و بزه دیده وجود دارد. یعنی صاحب مال، مال خود را با رضایت در اختیار خائن قرار می دهد. پس یکی از تفاوت های میان این دو جرم وجود رابطه امانی در جرم خیانت در امانت و عدم وجود چنین رابطه ای در جرم سرقت می باشد. تفاوت دیگر مربوط به رضایت و عدم رضایت می باشد. در جرم سرقت مالک رضایت نداشته و سارق بدون رضایت مال را از تصرف او خارج می کند در حالی که در جرم خیانت در امانت مالک با رضایت مال را در اختیار خائن قرار می دهد. اما در خصوص جرم کلاهبرداری که یک جرم مرکب می باشد طبق تعاریف قانونی این جرم در صورتی تحقق پیدا می کند که برای بردن مال متعلق به دیگری از قوای متقلبانه استفاده شود. به این معنا که کلاهبردار با استفاده از مانورهای مال خود را با رضایت در اختیار کلاهبردار قرار می دهد.
نکته ای که باید بدان توجه داشت این است که صرف دروغ نمی تواند برای تحقق جرم کلاهبرداری کفایت کند بلکه باید کلاهبردار از مانورهای متقلبانه که ممکن است در قالب سند یا مدارک غیر می باشد استفاده نماید. به عنوان مثال فردی که ادعا می نماید که وکیل پایه یک دادگستری می باشد و از طرف مقابل بدون ارائه مدرکی وجهی دریافت می کند که پرونده او را انجام دهد نمی توان چنین فردی را کلاهبردار دانست. اما در خصوص تفاوت جرم کلاهبرداری با خیانت در امانت می توان اینگونه تفسیر کرد که برخلاف کلاهبرداری مانورهای متقلبانه انجام شده و طرف مقابل حیله و فریب می خورد در جرم خیانت در امانت چنین حیله ای اتفاق نیفتاده و تحقق این جرم بعد از گرفتن مال از سوی خائن صورت می گیرد.
جرایم در حکم خیانت در امانت چیست؟
در قوانین و مقررات حقوقی زمانی که از واژه در حکم استفاده می شود به این معناست که آن دو جرم از لحاظ ارکان و ماهیت با همدیگر متفاوت هستند. جرایم در حکم خیانت در امانت عبارت است از اعمال مجرمانه ای که قانون ارتکاب آن ها را به موجب قوانین دیگر به غیر از قانون مجازات اسلامی مشمول مجازات خیانت در امانت قرار داده است.
خیانت در امانت در قانون تصدیق انحصار وراثت
طبق ماده 11 قانون انحصار وراثت اگر متصرفان مال متعلق به اشخاص مجهول الوارث و یا بدهکاران به اشخاص مزبور مال یا دین یا منافع آن ها را به دولت ندهند به مجازات خیانت در امانت محکوم می شوند. زیرا پس از گذشت 10 سال نسبت به اموال منقول و گذشت 20 سال نسبت به اموال غیر منقول در صورت نبود وارث آن اموال متعلق به دولت است.
خیانت در امانت در قانون ثبت اسناد و املاک
در قانون ثبت اسناد و املاک نیز در ماده 28 قانون ثبت بیان شده است که کسانی که در مورد املاک وقف و حبسی و ثلث باقی مانده باید تقاضای ثبت بدهند و همچنین، کسانی که نسبت به ثبت این قبیل املاک باید عرض حال اعتراض داده و حقوق وقف و حبس و ثلث باقی را حفظ کند اگر در اثر تبانی به تکلیف خود عمل نکند به مجازات خیانت در امانت محکوم خواهد شد.
خیانت در امانت در قانون تجارت
در قانون تجارت نیز در صورتی که دلال حق العمل کار و مدیر تصفیه اگر به وظایف خود عمل نکند و در مورد عامل یا کسی که واسطه انجام معامله برای آن بوده اند خیانت کرده و به تعبیر قانون تجارت در حکم خائن در امانت بوده و مجازات می شوند. برای مثال ماده 349 قانون تجارت بیان داشته که اگر دلال بر خلاف وظیفه خود نسبت به کسی که به او ماموریت داده به نفع طرف دیر معامله اقدام نماید و یا برخلاف عرف تجارتی محل از طرف مزبور وجهی دریافت و یا وعده وجهی را قبول کند مستحق اجرت و مخارجی که کرده نخواهد بود. در واقع، محکوم به مجازات مقرر برای خیانت در امانت خواهد شد.
خیانت در امانت در قانون شرکت های تعاونی
با توجه به اینکه اموال شرکت های تعاونی در دست مدیر عامل این شرکت ها و هیئت مدیره امانت می باشد به همین دلیل در صورتی که این اعضا در خصوص اموال شرکت مرتکب خیانت در امانت شوند به حداکثر مجازات مندرج در قانون مجازات اسلامی برای این جرم محکوم می شوند که با توجه به ماده 674 قانون مجازات اسلامی حداکثر تعیین شده 3 سال حبس می باشد.