چکیده :
در اسناد مکتوب، امضا، نشان تایید تعهدات قبول شده در آن سند به شمار مىآید. از آن جهت که در تجارت الکترونیکى «مدارک الکترونیکى» داراى جایگاهى همانند اسناد مکتوب هستند، لذا امضا در این مدارک نیز علىالاصول داراى همان ارزش اثباتى مىباشد. در این مقاله، با تکیه بر تجربه کشورهاى پیشرفته و مطالعه در قوانین و مقررات به این مساله پرداخته میشود که در ثبت الکترونیکى اسناد و مدارک، چگونه میتوان از امضاى دیجیتالى بهره گرفت و بهترین مرجع براى تصدى امور گواهى امضاى الکترونیکى و ثبت اسناد الکترونیکى کجاست. بررسى موضوع همواره با مبنا قرار دادن این ایده انجام شده که تخلف از رویه و قوانین موجود در زمینه ثبت اسناد و گواهى امضا داراى آثار زیانبارى ـ از حیث حقوقی، اجتماعى و اقتصادى ـ خواهد بود و از این حیث، اساساً امضا و مدارک الکترونیکى خصوصیتى ندارند که موجب تغییر مرجع ثبت و گواهى آنها شود.
واژگان کلیدی: امضاى دیجیتالی، ثبت الکترونیکی، حقوق تطبیقی، قانون تجارت الکترونیکی، قانون نمونه آنسیترال و قانون نمونه دفاتر اسناد رسمى آمریکا.
مقدمه :
ظهور و گسترش وسایل نوین ارتباط که ویژگى بارز آنها «سرعت» و «تنوع» روابط بود، تنها زمانى منجر به معرفى و توسعه «تجارت الکترونیکی» شد که کاملترین شیوه ارتباط الکترونیکی، یعنى «اینترنت» ابداع و معرفى گردید. اینترنت در حقیقت هر دو ویژگى سرعت و تنوع را باهم ارایه مینمود و از سوى دیگر موجب «ارزانی» روابط معاملاتى نیز میگردید. این تحولات اگرچه در مدتى کمتر از یک قرن روى داد؛ با اینحال ـ بنابر سنت زندگى آدمهاى خوب و بد در کنار هم ـ همواره روابط الکترونیکى در معرض اختلال، تقلب، کلاهبردارى و اعمال خرابکارانه دیگر قرار داشت. فناورى نوظهور، دیگر با مساله «وجود» روبرو نبود، بلکه باید حیات و پذیرش خود را در دهکده جهانى «استمرار» بخشید.
بر همین اساس، بحث ایمنى و اعتماد از همان ابتداى ظهور اینترنت مطرح و موضوع بحث و تحقیق متخصصان بود. روشهاى مختلف رمزگذاری[2]و امضاى دیجیتالی[3] با همین تفکر ایجاد و گسترش یافته و بعدها در قوانین داخلى و مقررات بینالمللى ارزیابى و مورد حمایت قرار گرفتند.
توسعه تجارت الکترونیکی، علاوه بر ایمنی، فناورى دیگرى را اقتضا میکرد و آن ـ اگرچه بسیار دیرتر از شیوههاى ایمنى مطرح گردید ـ ثبت الکترونیکی[4] گواهى دیجیتالی[5] امضاها و مدارک الکترونیکى بود. بحث از ثبت و گواهى الکترونیکى بعد از سال 1996 مطرح و تاکنون به طور کامل وارد رویه بینالمللى نشده است؛ با اینحال برخى از کشورها قوانین و مقرراتى براى توسعه و ضابطهمند کردن آن تصویب کردهاند.
در این مقاله ما به پیوند امضا و ثبت الکترونیکى خواهیم پرداخت. بنابراین آنچه بیشتر مبنا خواهد بود، جایگاه امضا و گواهى دیجیتالى است و این امر مورد بررسى قرار خواهد گرفت که چگونه فرایند امضا و متن الکترونیکى را میتوان داراى آثار حقوقى همانند امضا و مدارک کاغذی/ سنتى دانست. بعد از بررسى مختصر قوانین و مقررات موجود (مطالعه تطبیقی) به مسایل و مشکلات امضا و گواهى دیجیتالى نیز خواهیم پرداخت.
بنابراین، مباحث مقاله در گفتارهاى جداگانه به شرح زیر بررسى میشود.
1. کلیات
2. مطالعه تطبیقى جایگاه امضاى دیجیتالی
3. مشکلات حقوقى ناشى از ظهور سیستم دیجیتالى امضا
در تمام مباحث، بررسى بر مبناى مسایل راجع به ثبت و گواهى الکترونیکى خواهد بود.
1ـ کلیات
اگرچه ثبت الکترونیکی، بیشتر براى ثبت معاملات الکترونیکى ـ بهویژه اینترنتى ـ به کار میرود؛ با این وجود این امر به مفهوم عدم امکان استفاده از آن در معاملات عادى نیست. بنابراین میتوان از مدارک کاغذى روگرفت الکترونیکى تهیه و با رعایت تشریفات ثبت کرد. البته بدیهى است که طرفین به ندرت طى این تشریفات را میپذیرند و با امکان ثبت به شیوه سنتى ترجیح میدهند که از روشهاى نوظهور احتراز نمایند. به دلیل کاربرد ثبت الکترونیکى در معاملات اینترنتی، لازم است تا مفهوم تجارت الکترونیکی، امضاى دیجیتالى و ثبت الکترونیکى به اختصار تشریح شده و جایگاه امضا در سیستم سنتى ثبت اسناد مشخص گردد.
1 ـ 1. مفهوم تجارت الکترونیکی
پیدایش «فناورى اطلاعات و ارتباطات» [6]را باید یک انقلاب نامید که منجر به گشایش «باب جدیدى در اقتصاد»[7] شده است. [8] تجارت الکترونیکى یکى از مهمترین نتایج این انقلاب و از نمودهاى بارز آن به شمار میآید و مفهوم آن به قدرى پویا، در حال تحول و گسترده میباشد که ارایه تعریفى جامع و مختصر از آن امکانپذیر نیست. چنانچه قانون تجارت الکترونیکى (ق.ت.ا) مصوب 1382 نیز تعریفى در این مورد ارایه نکرده است. با این وجود، برخى از موسسات به ارایه تعریف نسبتاً گویایى در این زمینه پرداختهاند. سازمان تجارت جهانى [9] در اعلامیه مورخ 25 سپتامبر 1998 تجارت الکترونیکی، آن را چنین تعریف میکند:
«تولید، توزیع، بازاریابی، فروش یا تسلیم کالاها و خدمات از طریق وسایل الکترونیکی» (گزارش سازمان تجارت جهانی،). این سازمان گسترش تجارت الکترونیکى را نوید بخش هزینه پایین معاملاتى و تولیدی، تسهیل انعقاد قراردادها و تشدید رقابت دانسته که بهنوبه خود، منجر به کاهش قیمتها، افزایش کیفیت و تنوع تولیدات و نهایتاً منجر به پیشرفت و رفاه بیشتر خواهد شد. [10]
کمیسیون حقوق تجارت بینالملل سازمان ملل متحد (آنسیترال) [11] در تفسیر ماده 1 قانون نمونه (1996) [12] و در تشریح واژه «تجاری»، این اصطلاح را شامل معاملات راجع به تهیه، مبادله و توزیع کالا، نمایندگى تجاری، حقالعمل کاری، اجاره، بهرهبردارى از معادن، مشاوره، مهندسی، صدور پروانه، سرمایهگذاری، امور مالی، بانکی، بیمه، موافقتنامههاى استخراج یا واگذارى منابع، قراردادهاى مشارکت و سایر مشارکتهاى صنعتى و تجارى و حل و نقل کالا یا مسافر از طریق هوا، دریا، راهآهن و جاده دانسته است.
بنابراین، هر عمل حقوقى که به نوعى در انجام آن از وسایل الکترونیکى ارتباط استفاده شود را باید «معامله الکترونیکی» و توسعه و استقرار این روند را منجر به «تجارت الکترونیکی» دانست. وقتى به حجم معاملات مذکور توجه نماییم، اهمیت ایمنى فضاى مجازى و لزوم معرفى فناورى امضاى دیجیتالى و ثبت الکترونیکى مطمئن بیشتر آشکار میگردد.
2 ـ 1. مفهوم امضاى دیجیتالی
در وهله اول باید تفاوت میان امضاى دیجیتالى و الکترونیکى را شناخت: اگرچه به کار بردن هر کدام از این اصطلاحات به جاى دیگرى تعبیر بر مسامحه شده و عرفاً با ایرادى روبرو نیست . [13] از جنبه علمى در تمایز این دو به اختصار میتوان گفت که امضاى دیجیتالى نمودار دادهاى است که به شکل یک واحد داده، الصاق یا با رمزگذارى منتقل میشود و به گیرنده اجازه میدهد تا سرمنشا و اصالت آن را تشخیص دهد. این ساختار منطقى مانع از جعل امضا میشود. امضاى الکترونیکى داراى معناى عامترى است و شامل امضاى دستى اِسکن شده یا اسم شخص که در قسمت انتهایى نامه الکترونیکى قید میگردد، نیز میشود. براى تامین ایمنى و اصالت امضاى الکترونیکى باید از امضاى دیجیتالى به عنوان فناورى رمزگذارى ـ از جمله تابع هَش ـ[14] استفاده کرد .[15]بنابراین دو نکته مهم را در رابطه با امضاى الکترونیکى و دیجیتالى باید ذکر کرد:
یک. اطلاق عبارت «امضاى دیجیتالی» به فرایند فوقالذکر ناشى از مسامحه میباشد؛ زیرا هیچ شباهتى بین این نوع از تایید و «امضا» به مفهوم مصطلح آن وجود ندارد.
دو. امضاى الکترونیکى به شرح فوق و با تعاریفى که در زیر میآید، تنها در صورتى داراى اعتبار است که با فرایند امضاى دیجیتالى همراه باشد. [16] به همین دلیل در عنوان تحقیق حاضر از عبارت «امضاى دیجیتالی» استفاده شده است. لذا در هر جا که امضاى الکترونیکى به کار رود نیز، باید مفهوم آن را بر همین مبنا تحلیل کرد.
تعاریف متعددى از امضاى الکترونیکى ارایه شده که به ذکر برخى از آنها اکتفا میشود. در بند الف ماده 2 قانون نمونه آنسیترال درباره امضاهاى الکترونیکی[17] که در 5 ژوئیه 2001 به تصویب رسیده، امضاى الکترونیکى چنین تعریف شده است: «دادهاى در شکل الکترونیکى که به یک دادهپیام[18] ضمیمه، یا جزء همسان، پیوسته و جدا ناپذیرى از آن شده و میتواند براى شناسایى امضا کننده آن دادهپیام و تایید اطلاعات موجود در دادهپیام از سوى امضا کننده به کار گرفته میشود».
در بند 7 ماده 14 قانون نمونه دفاتر اسناد رسمی[19] ایالات متحده، امضاى الکترونیکى به معنى «هر گونه صدا، علامت یا فرایند الکترونیکى است که به مدرک الکترونیکى با لحاظ شرایط علمى ضمیمه یا با آن همسان شده و این امضا از سوى شخصى که قصد پذیرش مدارک را دارد، زده شده یا به دستور و براى او طراحى شده است». تعریف مذکور، در واقع تکرار مفهومى میباشد که بند 8 ماده 2 قانون متحدالشکل معاملات الکترونیکی[20] از امضاى الکترونیکى به دست میدهد.
در بند (ی) ماده 2ق.ت.ا، امضاى الکترونیکى «عبارت از هر نوع علامت منضم شده یا به نحو منطقى متصل شده به «دادهپیام» است که براى شناسایى امضا کننده «دادهپیام» مورد استفاده قرار میگیرد». بند (ک) ماده 2 و ماده 10 قانون مذکور نیز شرایطى براى «امضا و سابقه الکترونیکى مطمئن» در نظر گرفته است.
تعاریف ذکر شده از امضاى الکترونیکی، تقریباً مشابهند و از آنها میتوان استنباط کرد که امضاى مذکور باید به گونهاى باشد که بتوان موارد زیر را از طریق آن اثبات نمود:
یک . اِسناد. [21] با امضاى الکترونیکى یک سند، محتواى آن به شخص امضا کننده منتسب میشود و لذا له و علیه او قابل استناد است.
دو . انجام تشریفات. [22] امضاى دیجیتالى یک سند الکترونیکى حاکى از انجام تمام تشریفات مقرر قانونى براى تنظیم آن است.
سه . تصدیق.[23] در صورت استفاده از امضاى دیجیتالى براى تایید محتواى مدارک الکترونیکی، این نوع امضا کارکردى همانند امضا در اسناد کاغذى خواهد داشت.
چهار . داشتن آثار حقوقی. امضاى الکترونیکى داراى تمام آثار حقوقى مقرر براى امضاى سنتى میباشد. چنانچه در ماده 7 قانون نمونه (1996) و ماده 3 قانون نمونه (2001)، «اصل اتحاد آثار امضا و مدارک الکترونیکى و سنتی» مورد تاکید قرار گرفته است.
3 ـ 1. مفهوم ثبت الکترونیکی
چنانچه گفته شد، ثبت الکترونیکى مفهومى نسبتاً نوظهور به شمار میآید. با توجه به همین امر و عدم اقدام به تاسیس دفاتر ثبت الکترونیکى در کشورمان، براى یافتن مفهوم این عبارت باید به حقوق و رویه کشورهاى پیشگام در این زمینه مراجعه کرد. البته «دفاتر خدمات صدور گواهى الکترونیکی» [24] در ماده 31 و 32 ق.ت.ا پیشبینى شده و میتوان از ملاک آن براى دفاتر ثبت الکترونیکى نیز استفاده نمود. به موجب ماده 31 «دفاتر خدمات صدور گواهى الکترونیکى واحدهایى هستند که براى ارایه خدمات صدور امضاى الکترونیکى در کشور تاسیس میشوند. این خدمات شامل تولید، صدور، ذخیره، ارسال، تایید، ابطال و بهروز نگهدارى گواهیهاى اصالت (امضای) الکترونیکى میباشد».
در ایالات متحده، قانون نمونه دفاتر اسناد رسمی، ماده 3 را به بحث درمورد «دفاتر ثبت الکترونیکی» اختصاص داده است. این ماده به طور مفصل ـ از بخش 14 تا 23 ـ تمام مفاهیم مربوط به ثبت الکترونیکى را لحاظ نموده و اصول و قواعد حاکم بر این نهاد جدید را تشریح میکند. در مقدمه توجیهى (تفسیر) [25] ماده 3 تصریح شده که دفاتر ثبت الکترونیکی، نهادهایى جداى از دفاتر اسناد رسمى به شمار نمیآیند و هر سردفترى میتواند با گرفتن مجوز و آموزشهاى لازم به یک «سردفتر الکترونیکی» [26] تبدیل شود. البته دفاتر ثبت اسناد در اقدام به این امر هیچ الزامى ندارند. [27]
در بند 2 بخش 14 قانون مذکور، دفتر ثبت الکترونیکى چنین تعریف شده است: «دفتر ثبت اسنادى که به حکم مرجع صالح داراى قابلیت انجام امور دفاتر ثبت الکترونیکى مطابق با مقررات مربوط، شناخته میشود». بنابر بخش 15 تنها افرادى صلاحیت افتتاح دفاتر ثبت الکترونیکى را دارند که آموزشهاى لازم را دیده و در امتحان مربوطه پذیرفته شده باشند. [28] اگرچه تفصیل این بحث از موضوع مقاله حاضر خارج است، ولى به اختصار میتوان گفت که در اکثر ایالات آمریکا ثبت الکترونیکى شروع شده و مقرراتى براى نظاممند کردن آن به تصویب رسیده است. براى مثال در ایالتهاى فلوریدا، کُلرادو و یوتا قوانینى در تجویز «ثبت الکترونیکی» تصویب شده که این دفاتر از جمله به گواهى امضاهاى دیجیتالى اقدام میکنند. [29] در آریزونا نیز از سال 2002 ثبت الکترونیکى آغاز شده و قانون خاصى در این مورد تدوین یافته است.
از آن جهت که امضا، در تنظیم و ثبت اسناد داراى اهمیت زیادى است، نخست باید جایگاه آن را در نظام سنتى ثبت اسناد شناخته و سپس به مفهوم و کارکرد آن در ثبت الکترونیکى بپردازیم.
4 ـ 1. جایگاه امضا در نظام سنتى ثبت اسناد
مطابق ماده 1301 قانون مدنی، «امضایى که در روى نوشته یا سندى باشد بر ضرر امضا کننده دلیل است» مقنن در این ماده به یکى از مهمترین آثار امضا، یعنى دلیل بودن سند امضا شده به نفع امضا کننده توجهى نداشته است. به طور کلى «نوشته منتسب به اشخاص در صورتى قابل استناد است که امضا شده باشد. امضا نشان تایید اعلامهاى مندرج در سند و پذیرش تعهدهاى ناشى از آن است و پیش از آن نوشته را باید طرحى به حساب آورد که موضوع مطالعه و تدبر است و هنوز تصمیم نهایى درباره آن گرفته نشده است». [30]
اگرچه ایجاد حق و تکلیف به عنوان مهمترین اثر امضا در اکثر اسناد، مورد توجه حقوقدانان قرار نگرفته، با اینحال میتوان از ماده 65 قانون ثبت اسناد و املاک (مصوب 1310 با اصلاحات و الحاقات بعدی) آن را استنباط کرد. به موجب این ماده، «امضاى ثبت سند پس از قرائت آن بهتوسط طرفین معامله یا وکلاى آنها دلیل بر رضایت آنها خواهد بود». از ماده مذکور استنباط میشود که عدم امضاى سند ثبت شده از سوى شخص یا اشخاص ذینفع و یا متعهد، مفهومى جز بیاعتبارى و فقدان هر گونه اثر حقوقى براى آن سند ندارد.
با ثبت سند و طى تشریفات امضا، «سندى که مطابق قوانین به ثبت رسیده رسمى است و تمام محتویات و امضاهاى مندرج در آن معتبر خواهد بود مگر اینکه مجعولیت آن سند اثبات شود» (ماده 70 ق.ث). بنابراین امضا کننده نمیتواند امضاى خود را انکار یا در درستى محتواى سند رسمى تردید کند و فقط میتواند جعلیت یا بیاعتبارى قانونى این دسته از اسناد را اثبات نماید (ماده 1292 ق.م).
تصدیق صحت امضا، در نظام سنتى ثبت اسناد از جمله وظایفى است که بر عهده مسوولین دفاتر نهاده شده (بند 3 ماده 49 ق.ث) و در قانون دفاتر اسناد رسمى و کانون سردفتران و دفتریاران، دفترى به نام «دفتر گواهى امضا» پیشبینى شده که بنابر ماده 20 قانون اخیر، «دفترى است که منحصراً مخصوص تصدیق امضا ذیل نوشتههاى عادى است و نوشته تصدیق امضا شده با توجه به ماده 375 ( قانون) آئین دادرسى مدنى مسلمالصدور شناخته میشود». به نظر میرسد، «دفاتر خدمات صدور گواهى الکترونیکی» مذکور در باب دوم قانون تجارت الکترونیکى (مواد 31 و 32) به این دفاتر شباهت زیادى دارند و تطبیق آنها در گفتارهاى آینده خالى از فایده نخواهد بود.
2. مطالعه تطبیقى جایگاه امضاى الکترونیکی
این بررسى از آن جهت ضرورت دارد که بیانگر پذیرش امضاى الکترونیکى در اکثر کشورها و تمایل به توسعه، ایمنى و اعتبار بخشیدن به آن میباشد. براى رعایت اختصار به ترتیب اسناد و مقررات بینالمللی، حقوق آمریکا، کانادا، فرانسه و ایران مطالعه شده و از پرداختن به حقوق دیگر کشورها خوددارى میشود.
1 ـ 2. اسناد و مقررات بینالمللی
بحث امضاى الکترونیکى در سطح بینالمللی، نخستین بار در ماده 7 قانون نمونه آنسیترال درباره تجارت الکترونیکى به سال 1996 مطرح گردید. در این ماده، امضاى واجد شرایط الکترونیکى داراى همان آثار و ارزش اثباتى شناخته شده که امضاى سنتى داراست. بنابر گزارش گروه کارى تجارت الکترونیکى آنسیترال با امضاى الکترونیکى نیز اصالت سند و انتساب آن به امضا کننده اثبات و وى متعهد به محتواى سند خواهد بود. اهمیت موضوع امضا در تجارت الکترونیکى سبب شده تا آنسیترال[31] در سال 2001 قانون نمونه جداگانهاى درباره امضاهاى الکترونیکى در 12 ماده به تصویب رساند.
بنابر ماده 3 قانون نمونه (2001)، در صورت داشتن شرایط ایمنى به هیچ وجه نمیتوان میان فناوریهاى گوناگون ایجاد امضا تفاوت قایل شد و تمام آنها معتبر و داراى آثار حقوقى یکسان خواهند بود. شناسایى اصل «کارکرد یکسان»[32] در این ماده از آن جهت داراى اهمیت است که هیچ تردیدى در عدم امکان تبعیض میان امضاى دستى (مکتوب) و الکترونیکى باقى نمیگذارد. در ماده 6 شرایطى براى اعتبار امضاى الکترونیکى ذکر شده و در مواد 8 و 9 وظایفى بر دوش امضا کننده [33] و دفاتر صدور گواهى الکترونیکى نهاده شده است .
ماده 12 قانون مذکور نکته جالبى مطرح میسازد و آن «به رسمیت شناختن گواهیها و امضاهاى الکترونیکى (صادره در) خارج» [34] میباشد. مطابق این ماده، در تعیین آثار حقوقى براى گواهى یا امضاى الکترونیکى نباید به حوزه جغرافیایى محل صدور امضا یا مرکز امور تجارى امضا کننده توجه شود و هر امضایى در صورت داشتن شرایط، علیالاصول معتبر خواهد بود.
در گزارش سازمان ملل متحد درباره تجارت الکترونیکى و توسعه[35] تصویب قوانین و مقررات مناسب، از جمله درباره امضاى الکترونیکی، شرط انجام و اعتبار معاملات الکترونیکى محسوب شده است. پذیرش امضاى الکترونیکى داراى دو فایده مهم تمایل تجار به تجارت الکترونیکى و افزایش اطمینان به عنوان شرط لازم براى انجام معاملات الکترونیکى خواهد بود. [36] و همین فواید آنسیترال را به تصویب قانون نمونه براى امضاى الکترونیکى وادار ساخته است.
در اتحادیه اروپا، دستورالعمل اروپایى امضاهاى الکترونیکی[37] و دستورالعمل تجارت الکترونیکى [38] را باید مبناى قانونى اعتبار امضاهاى الکترونیکى دانست. این مقررات، آمره و پیوستن دولتهاى عضو اتحادیه اروپا به آنها اجبارى میباشد. ماده 2 دستورالعمل امضاهاى الکترونیکى ضمن تعریف آن، با قید چهار شرط انتساب قطعى به امضا کننده، امکان تشخیص هویت وى از طریق امضا، کنترل امضا کننده بر آن و همسانى امضا و متن (دادهپیام)، «امضاى الکترونیکى پیشرفته» [39]را محقق دانسته است. در دستورالعمل تجارت الکترونیکی، ماده (19) واژههاى «مکتوب» و «امضا» را به طور کامل تشریح نمیکند. به موجب این بند، «دولتهاى عضو باید تضمین نمایند که انعقاد قرارداد الکترونیکى در نظام حقوقى آنها مجاز باشد. دولتهاى عضو بهویژه باید تضمین دهند که مقررات مجرى بر قراردادها، در استفاده از قراردادهاى الکترونیکى منعى ایجاد نکرده و منجر به فقدان اثر یا اعتبار حقوقى این قراردادها بر مبناى تشکیل آنها با وسایل الکترونیکى نشود».
به طور ضمنى از ماده 9 دستورالعمل چنین استنباط میشود که دولتهاى عضو مجاز نیستند تا استفاده از نوشته قلم و کاغذى را براى تشکیل قراردادها اجبارى نمایند. البته چنانچه گفته شد، استثنائاتى بر این اصل وارد شده است. ماده 9 از این نظر که دولتهاى عضو را از تحمیل الزامات علمى و فنى خاص به عنوان شرایط شکلى امضا منع نمیکند، داراى اشکال میباشد. [40] بنابراین بعید نیست که برخى از دولتهاى عضو اتحادیه اروپا فقط امضاهاى الکترونیکى از نوع مشخص را قابل قبول بدانند؛ این در حالى است که کشورهاى دیگر به تبعیت از یوتا و قانون نمونه آنسیترال دیدگاه موسعى در این مورد خواهند داشت. [41] اتخاذ تدابیر گوناگون در کشورهاى اروپایى در این زمینه محتمل و نتیجتاً مانع از هماهنگى حقوق این کشورها به عنوان هدف غایى خواهد بود.
2 ـ 2. حقوق آمریکا
اخیراً در ایالات متحده، امضاى الکترونیکى همانند امضاى سنتى الزامآور شناخته شده است. با اینحال قانون به چگونگى تحقق آن اشاره نکرده یا حداقل احتیاطاتى که براى اعتبار و ایمنى فرایند امضا لازم میباشد، بهدقت بررسى نشدهاند. [42] از بعد تاریخی، اولین قانون درباره امضاى دیجیتالى به سال 1996 در ایالت یوتاى آمریکا به تصویب رسید. [43] در سطح فدرال، قانون امضاهاى الکترونیکى در تجارت داخلى و بینالمللی[44] در 30 ژوئن 2000 تصویب شده و از اول اکتبر همان سال قابلیت اجرایى یافت. این قانون راهبردى به امضاى الکترونیکى اعتبار میبخشد. قانون مذکور حقوق و رویه قضایى 50 ایالت آمریکا را از پذیرش امضاى مکتوب به عنوان قاعده آمره به قبول امضاى الکترونیکى و بهرسمیت شناختن آن در کلیه دعاوى و محاکم تعدیل نموده است.
ماده (1) (الف) 101 مقرر میدارد، امضا، قرارداد یا هر مدرک دیگرى مربوط به معاملات الکترونیکى را نمیتوان با استناد به هیچ قانون، رویه یا قاعده حقوقى به صرف شکل الکترونیکى آن بیاعتبار دانست. قانون متحدالشکل معاملات الکترونیکى (یوتا) مصوب 1999 نیز تصریح دارد که اگر بر طبق قانون، امضاى قراردادى الزامى باشد، این شرط شکلى میتواند با وسایل الکترونیکى که مجهز به فناورى تولید امضا هستند، محقق شود؛ مشروط بر اینکه قصد امضا محرز باشد. البته یوتا امکان امضاى دیجیتالى وصیتنامه و قراردادهاى امانى را به موجب بخش (1) (ب) 3 از این عموم خارج و غیر ممکن دانسته است. از حیث قایل شدن اعتبار براى امضاهاى الکترونیکى انجام شده در خارج از ایالات متحده، E-Sign در بخش (ح) 101 به این امر پاسخ مثبت میدهد.
به لحاظ ماهوی، یوتا با طرح بحث «قصد امضا» به عنوان شرط اعتبار آن، گامى بلند در مقایسه با دستورالعمل تجارت الکترونیکی، دستورالعمل امضاهاى الکترونیکى اروپا و قوانین نمونه آنسیترال برداشته است. دلیل این امر تفسیر موسع قانون متحدالشکل تجاری[45] از مفهوم امضا میباشد؛ به گونهاى که حروفچینى ماشینى و شیوه علامتگذارى را که امکان دارد به اندازه امضاهاى دستى قابل اعتماد نباشد، در بر میگیرد. [46] نکته مهم دیگر در یوتا این است که شرکتها و موسسات را مجاز ساخته تا با توجه به اوضاع و احوال، تصدیق یا ثبت امضاهاى الکترونیکى را شرط پذیرش آن بدانند. اعطاى این اختیار بهویژه از لحاظ کاهش مخاطرات تجارى داراى اهمیت فوقالعادهاى میباشد.
3 ـ 2. حقوق کانادا
در جهت پیوستن به ساختار جهانى تجارت به شیوه الکترونیکی، کنفرانس یکنواخت سازى قوانین کانادا [47] در 30 سپتامبر 1999، به تقلید از قانون نمونه (1996) قانون متحدالشکل تجارت الکترونیکى (یوکا) [48] را تصویب کرد. قانون مذکور در اکثر ایالات کانادا با اصلاحات اندکى مورد پذیرش قرار گرفته است. البته ایالت کِبِک، قانونى با عنوان «قانونى در پایهریزى چهارچوب حقوقى براى فناورى اطلاعات» [49] تصویب کرده که بسیار کاملتر از یوکا میباشد. [50]
اگرچه از آن جهت که مقنن، بینظیر، مطمئن و ایمن بودن را از شرایط امضاى دستى به شمار نیاورده و از این لحاظ، علیالاصول نباید قید و بند خاصى را به امضاهاى الکترونیکى تحمیل کرد. با این وجود یوکا تصریح دارد که در برخى از موارد، از جمله به موجب مقررات، ممکن است تصریح شود که امضاهاى الکترونیکى باید قابلیتهاى خاصى داشته باشند تا معتبر شناخته شوند. بند ب ماده 8 یوکا بهنوعى این قید را خاطر نشان میسازد.
بر خلاف یوکا، در کانادا برخى از قوانین خاص راجع به تجارت الکترونیکى مقرر میدارند که امضاهاى دیجیتالى تنها در صورتى که با فناوریهاى خاص ایجاد یا داراى اوصاف مشخصى باشند، معتبرند و اغلب دادهپیامها و مدارکى که استانداردهاى خاصى را از حیث امضا داشته باشند، قابل استناد میدانند. چهرهاى از این طرز تفکر را میتوان در «قانون حمایت از اطلاعات شخصى و مدارک الکترونیکی»، [51] مصوب 2000مشاهده نمود که استفاده از «امضاى الکترونیکى مطمئن» را الزامى میداند. در بخش 48 قانون مذکور شرایطى براى امضاى مذکور بیان شده است. یوکا، معالاسف، همانند اکثر اسناد موجود در سطح جهانى از ادله و چگونگى اثبات صحت امضاهاى الکترونیکی، حمایت حقوقى و قضایى از شخص داراى حسننیت و اعتماد کننده به امضاى الکترونیکى و نحوه گواهى امضا و مدرک الکترونیکی، سخنى به میان نمیآورد.
بنابراین شاید بتوان به طرفین حق داد تا در روابط تجارى الکترونیکى خویش قید و بندهایى براى پذیرش امضاى الکترونیکى پیشبینى کرده و آن را به اطلاق قبول نکنند.
4 ـ 2. حقوق فرانسه
در 13 مارس 2000، پارلمان فرانسه، قانونی[52] را براى پذیرش امضاى الکترونیکى تصویب و از طریق آن مفهوم امضاى الکترونیکى را وارد قانون مدنى فرانسه (ق.م.ف) کرد. این قانون بهسرعت قابلیت اجرایى یافت. علاوه بر آن، دستورالعمل امضاهاى الکترونیکى اروپا در فرانسه به تصویب رسیده است. ماده 1316 ق.م.ف به موجب اصلاحات مذکور بیشتر به قواعد ماهوى امضاى الکترونیکى میپردازد. به موجب بند 3 این ماده «.. با اثبات صدور امضا از سوى شخص معین، قرارداد (توافق) داراى ارزش و اعتبار مساوى با معادل کاغذى آن خواهد بود»(بند 3 ماده 1316) علاوه بر تشخیص هویت امضا کننده، امضاى معتبر بیانگر تنفیذ مدرک از سوى شخص اخیر و اثباتگر دخالت ارادى او در تنظیم محتواى سند است (بند 4 ماده 1316) بند اخیر تصریح دارد که امضا، اعلام قصد شخص بر التزام به قرارداد بهشمار میآید. [53]
نکته مهم امکان انتساب امضا به شخص و فعل ارادى امضا کننده به هنگام قبول تعهد است، بنابراین با لحاظ بند 4 ماده 1316 ق.م.ف چنین فرض میشود که امضا شرایط فنى و قانونى مقرر در مقررات خاص را دارا بوده و اثبات خلاف این امر، علیالاصول بر دوش امضا کننده (مدعی) نهاده میشود. باید یادآورى نمود که در فرانسه هنوز پذیرش امضاى الکترونیکى در پارهاى موارد با محدودیتهایى روبروست. براى مثال دفاتر ثبت اسناد رسمى و ازدواج نمیتوانند از این نوع امضا استفاده کنند. با این وجود امضاى الکترونیکى در قراردادهاى خصوصى همواره قابل استفاده خواهد بود. [54]
5 ـ 2. حقوق ایران
در حقوق ایران میتوان از مقررات قانون اسناد و املاک، قانون مدنى و قانون آئین دادرسى مدنى در استنباط احکام مربوط به «امضاى دیجیتالی» استفاده نمود. البته قبل از هر چیز باید این امر بررسى شود که آیا این امضاها، اساساً مورد قبول قانونگذار ایرانى قرار گرفتهاند یا نه. زیرا، اعمال مقرراتى که با وجود ارتباط به اسناد و مدارک و امضاى ذیل آنها، هیچ اشارهاى به مدارک و امضاى الکترونیکى نکردهاند، بر امضا و مدارک الکترونیکى نیازمند دلیل است. قانون مهمى که میتوان قواعدى را درباره امضا و مدارک الکترونیکى از آن استنباط نمود، قانون تجارت الکترونیکى میباشد.
این قانون ـ بهویژه در آن قسمت که به امضاى الکترونیکى ارتباط دارد ـ تا حدود زیادى با تقلید از دو قانون نمونه آنسیترال (1996 و 2001 ) به تصویب رسیده است. امضاى الکترونیکى در بند (ی) ماده 2 و «امضاى الکترونیکى مطمئن» در بند (ک) همان ماده تعریف شده، که در گفتار اول به بررسى این بند و تعاریف پرداختهایم. از این جهت که امضاى دیجیتالى ـ همانند امضاى دستى ـ وجود سند و مدارکى را متبادر میسازد و بدون آن فاقد هر گونه اثر حقوقى است و به این دلیل که امضاى دیجیتالى را تنها میتوان بر روى مدارک الکترونیکى ـ و نه کاغذى ـ انجام داد، ضرورت دارد که مفهوم «مدارک الکترونیکی» بررسى شود.
ق.ت.ا تعریفى از «مدرک الکترونیکی» [55]به دست نمیدهد و تنها در بند (الف) ماده 2 در تعریف «دادهپیام» چنین مقرر میدارد: «هر نمادى از واقعه، اطلاعات یا مفهوم است که با وسایل الکترونیکی، نورى و یا فناورى جدید اطلاعات تولید، ارسال، دریافت، ذخیره یا پردازش میشود». بدون آنکه بخواهیم وارد بحث مدرک الکترونیکى شویم، باید افزود که ق.ت.ا همواره از ایمنى و اطمینان سیستمهاى اطلاعاتى و رایانهاى سخن به میان میآورد. این تصریح فینفسه داراى اهمیت است . زیرا بدون ایمنى و اطمینان، دادهپیام و امضاى الکترونیکى از هر نظر فاقد اعتبار خواهد بود.
بنابراین، چنانچه قانون مذکور نیز به حق تصریح دارد، قابلیت پذیرش مدارک الکترونیکى و به تبع آن امضاى دیجیتالى نیازمند وجود رکن اساسى «اطمینان و ایمنی» میباشد. به همین دلیل است که ق.ت.ا از موجودیت کامل و بدون تغییر دادهپیام به مفهوم عدم خدشه به تمامیت دادهپیام در جریان اعمال تصدى سیستم از قبیل ارسال، ذخیره یا نمایش اطلاعات، سخن به میان میآورد (بند هـ ماده 2) یا در بندهاى (ح) و (ط) بهترتیب «سیستمهاى اطلاعاتى ایمن»[56] و «رویه ایمن» [57]را تعریف میکند؛ اگرچه، شایستهتر آن بود که این مفاهیم مهم از بحث صِرف تعریف خارج و به طور ماهوى بررسى میگردید.
بنابر آنچه گفته شد، داشتن «امضا و سابقه الکترونیکى مطمئن» مذکور در مواد 10 و 11 ق.ت.ا نیازمند وجود تمام شرایط و ارکان فوقالذکر میباشد. ق.ت.ا در بیان شرایط امضاى الکترونیکى مطمئن چنین مقرر میدارد:
الف. نسبت به امضا کننده منحصر به فرد باشد.
ب. هویت امضا کننده دادهپیام را معلوم نماید.
ج. به وسیله امضا کننده و یا تحت اراده انحصارى وى صادر شده باشد.
د. به نحوى به یک دادهپیام متصل شود که هر تغییرى در آن دادهپیام قابل تشخیص و کشف باشد.
چنانچه در گفتار بعد خواهیم دید، قانون تجارت الکترونیکى در مواد 16ـ12 در مقام بیان «پذیرش ارزش اثباتى و آثار سابقه و امضاى الکترونیکى مطمئن» بسیار فراتر از آنچه که فیالواقع باید میبود، براى این موارد ارزش اثباتى قایل و دچار همان اشتباه و افراطى شده که مطابق نظر انجمن ملى دفاتر اسناد رسمی[58] ایالات متحده، در قوانین راجع به امضاى دیجیتالى اکثر ایالات این کشور، مصادیق متعدد دیده میشود. [59]
3. مشکلات حقوقى و عملى ناشى از ظهور سیستم دیجیتالى امضا
1 ـ 3. طرح بحث
دو گفتار قبل، در واقع تلاش براى تبیین مفهوم امضاى دیجیتالى و جایگاه آن در حقوق مدرن بود. دیدیم که چگونه اکثر کشورهاى دنیا این مفهوم را وارد حقوق داخلى خود کرده و قوانین خاصى را درباره آن تصویب نمودهاند. در همین جا باید گفت که متاسفانه، اساسیترین مشکل حقوقى و عملى استفاده از امضاى دیجیتالى براى تصدیق مدارک الکترونیکى مربوط به انواع مختلف معاملات و وقایع، ناشى از همین قوانین و مقررات است. تدوین کنندگان قوانین راجع به تجارت الکترونیکى و امضاى دیجیتالی، این اصل مهم را فراموش کردهاند که صدور هر نوع «گواهی» و «تصدیق» امضایى که تایید آن به مفهوم پذیرش محتواى اسناد است، نیازمند مشاوره با سازمان یا نهادهاى تخصصى راجع به ثبت اسناد، گواهى امضا و تصدیق مدارک میباشد.
قانونگذارى خودسرانه و توجه به ابعاد علمى و فنى تجارت الکترونیکى بدون نگاه به جنبههاى شکلى و قواعد ماهوى ادله اثبات دعوى با این اشکال اساسى روبروست که نمیتوان با پیشبینى کلیه ضوابط علمى و ایمنسازى سیستمهاى رایانهاى و اطلاعاتی، عدم خدشه و نفوذناپذیرى امضا و مدارک الکترونیکى تضمین نمود: هر روز روش نوینى در دانش الکترونیک و رایانه پدیدار میشود و چه بسا قبل از احاطه و ضابطهمند نمودن آن توسط قانوننویسان، هکرها، سارقان حرفهاى و کلاهبردارى اینترنتى دست یافته و بساط «بیاعتمادی» را که مهمترین مانع در راه گسترش تجارت الکترونیکى به شمار میآید، بگسترند.
اشکال مهم دیگر قانونگذارى غیر تخصصى ـ حداقل در زمینه امضا و سابقه الکترونیکى ـ این است که معلوم نیست بار سنگین اثبات مسایل عمده و متنوعى که در جریان تولید، ارسال، دریافت، افشا و استفاده و سوءاستفاده از امضا و سابقه الکترنیکى ناشى میشود را بر دوش چه کسى مینهد. قانون تجارت الکترونیکى از این حیث سرآمد مقررات موجود در سطح کشورها محسوب میشود. ادعاى عدم امکان انکار و تردید نسبت به دادهپیام مطمئن و سوابق الکترونیکى مطمئن در ماده 15 و ارایه راهحل منحصر «ادعاى جعلیت» یا «بیاعتبارى قانونی» آنها در واقع مقایسه این مدارک با اسناد رسمى و تکرار محتواى ماده 1292 ق.م ـ که اختصاص به اسناد رسمى دارد ـ نقض تمام اصول و قواعد موجود در خصوص اسناد رسمى به شمار میآید؛ زیرا هیچ مرجع رسمى مسوولیت ارایه، بازرسى و کنترل این دسته از خدمات را بر عهده نگرفته است.
ماده 31 ق.ت.ا در باب دفاتر خدمات صدور گواهى الکترونیکى نیز نمیتواند مستمسکى براى توجیه این اشتباه بزرگ باشد، چرا که، اولاً: صراحت ماده حکایت از آن دارد که دفاتر مذکور تنها براى ارایه خدمات صدور امضاى الکترونیکى تاسیس میشوند و ثانیاً: عدم استفاده از خدمات این دفاتر، به دلیل عدم تصریح قانون و اینکه ماده مذکور بعد از مواد 12ـ 16 ق.ت.ا و در باب جداگانهاى آمده است، مانع از پذیرش مدارک و امضاى الکترونیکى به آن وسعت که مواد اخیر مقرر میدارند، نخواهد بود.
بنابراین بحران غیر منتظره، به مفهوم آثار منفى ناشى از تصور عدم نیاز به مراجعه به سردفتر اسناد رسمى یا هر مقام ذیصلاح قانونى براى گواهى و تصدیق مدارک الکترونیکى ـ آن گونه که مدنظر انجمن ملى دفاتر اسناد رسمى آمریکا بوده ـ در کشور ما نیز در حال وقوع است و باید هر چه سریعتر چارهاى اندیشید. در ادامه این گفتار با تبیین مشکلات و چالشهاى ناشى از پیدایش امضاى الکترونیکی، به ارایه راهکار در این زمینه نیز خواهیم پرداخت.
2 ـ 3. مسایل علمى و فنی
امضاى دیجیتالى به عنوان یکى از دستاوردهاى الکترونیکى مدرن از مبانى علمى خاصى پیروى میکند. اگرچه این جنبه از امضاى مذکور در نوشتههاى علمى مورد توجه قرار گرفته، ولى آثار حقوقى آن بهدقت تحلیل نشده است. اهمیت این مسایل به حدى میباشد که میتوان جنبههاى دیگر را با مبنا قرار دادن آن مورد بررسى قرار داد.
امضاهاى دیجیتالى با رمزگذارى معروف به رمزگذارى کلید عمومی[60] ایمن میشوند. رمزگذارى کلید عمومى بر الگوریتمى مبتنى است که از طریق دو نوع رمز متفاوت معروف به «کلید»[61] ایجاد شده و کلیدهاى مذکور براى رمزگذارى و رمزگشایى دادهپیام مورد استفاده قرار میگیرد. کلید رمزگذارى به «کلید خصوصی» [62]معروف بوده و دارنده کلید به عنوان صاحب امضا ملزم به حفظ و عدم افشاى آن میباشد. اما از آن جهت که همه افراد باید از درستى امضاى شخص اطمینان یابند، کلید عمومى باید در دسترس همگان باشد. هر امضاى دیجیتالى که ایجاد میشود، نسبت به دارنده آن بیهمتاست و استفاده از الگوریتمهاى مختلف براى رمزگذارى امضاهاى متفاوت موجب تمایز امضاى افراد از همدیگر میشود. [63]
افرادى که در ایجاد و ایمنى امضاى دیجیتالى مداخله میکنند، را ـ بر حسب مورد ـ میتوان به شرح زیر برشمرد:
الف . امضا کننده اصلی. [64] به مفهوم شخصى که امضاى دیجیتالى را براى استفاده از آن در تایید مدرکى ایجاد میکند.
ب . دفتر خدمات گواهی. [65] مکانیسم لازم را براى ایمنى و اطمینان امضا فراهم میسازد. با گواهى این مرجع، امضا کننده مجاز به استناد به مدارک گواهى شده میشود و کلیدهاى اختصاص یافته به او به نام او ذخیره شده و به شخص دیگرى تعلق نمیگیرد.
ج . دفاتر ثبت. بر خلاف مورد قبل که ایمنى و اطمینان امضا را از جنبه فنى تامین میکند، سردفتر به عنوان شخص ثالث قابل اعتماد به تصدیق مدارک و تایید هویت امضا کننده اقدام میکند. به طور کلی، اطلاعات تهیه شده توسط دفاتر خدمات گواهى از جمله عواملى است که زمینه اعتماد سردفتر را به امضاى ایجاد شده فراهم میسازد، اگرچه او نیز موظف است تا بررسیهاى متعارف را به عمل آورد. البته امکان دارد که به دلیل عدم پیشبینى در قانون و رویه عملی، این دفاتر در برخى از کشورها تشکیل نشده باشند که آثار منفى آن را بعدها بررسى خواهیم کرد.
د. طرف اعتماد کننده. شخصى است که با بررسى کلید عمومى به اصالت و صحت امضاى دیجیتالى اعتماد کرده و آن را به عنوان معیارى براى تنفیذ تعهد صاحب امضا در قبال خود میپذیرد. این فرد اگرچه در فرایند ایجاد و امنیت امضا نقشى ندارد، ولى قبول وى از آن جهت که به امضاى دیجیتالى اعبار عملى میبخشد، بسیار ارزشمند محسوب میشود، زیرا تقریباً در تمام قوانین راجع به امضاى دیجیتالى به افراد این اختیار داده شده که از پذیرش امضا و مدارک الکترونیکى در روابط تجارى و مالى خود با دیگران امتناع نموده و امضاى دستى و مدارک کاغذى مطالبه کنند که این امر با توجه به مسایل متعددى چون ضعف امنیت و اعتماد در فضاى مجازى قابل توجیه است.
آنچه به اختصار درباره جنبههاى علمى و فنى امضاهاى دیجیتالى ذکر شده، نشان میدهد که حذف دفاتر ثبت اسناد از ساختار شکلگیری، ایمنى و تصدیق این گونه از امضاها تا چه حد میتواند زیانبار باشد: اگرچه نام «امضا» براى هر دو نوع امضاى دستى و دیجیتالى به کار میرود، اما در تفاوت ماهوى این دو نباید تردید کرد. امضاى دستى نشان میدهد که شخص آن سند را تنفیذ نموده، حال آنکه امضاى دیجیتالى مدرک معین دلالت بر به کارگیرى کلید خصوصى متعلق به فرد معین براى رمزگذارى آن دارد، که در صورت فقدان تصدیق محضرى نشانگر چیزى جز عدم تغییر دادهپیام بعد از ایجاد ان نیست. به عبارت دیگر بدون وجود سابقه ثبتى و مدارک دقیق علمی، امضاى دیجیتالى هیچ دلالتى بر دخالت یک فرد در محتواى سندى که امضا در آن به کار گرفته شده، ندارد. [66]
بدون دخالت دفاتر اسناد رسمى ـ یا هر ارگان دیگر که به اصول سنتى ثبت اسناد احترام بگذارد ـ اشکالات دیگرى نیز بروز میکند که آثار آن به مراتب بدتر و وسیعتر از موارد بالاست: فقدان سابقه و بایگانى مطمئن مدارک، وجود گواهى براى همیشه، امکان اختصاص کلید خصوصى یک شخص به فرد دیگر به دلیل بیاطلاعى از این امر یا اشتباه، افشاى رمزگذارى یا بیاعتبارى استانداردهاى آن، تغییر غیر مشروع رمز و.. از مشکلات فنى و علمى میباشد که بررسى تفصیلى آنها از موضوع این مقاله و تخصص نویسنده خارج است. در فرازهاى بعدى به مسایل حقوقى ناشى از عدم دخالت مرجع ثبتى در جریان ایجاد و ایمنى امضاهاى الکترونیکى ـ که چنانچه گفته شد، بیشتر از ابعاد علمى و فنى ناشى میشود ـ خواهیم پرداخت.
3 ـ 3. مسایل حقوقى ناشى از امضاى دیجیتالی
شمارش این مسایل به دلیل تعدد و روزافزونى آنها بسیار دشوار است. فقدان مرجع ثبت و نظارت بر امضاى دیجیتالى از جمله منجر به مسایل حقوقى به شرح زیر میباشد.
3 ـ 3 ـ 1. گمنامی[67]
از آن جهت که در قوانین داخلى کشورها (راجع به امضاى الکترونیکی)، از جمله کشورمان، حضور امضا کننده نزد سردفتر واجد شرایط به منظور ثبت امضا پیشبینى نشده، بنابراین نیازى به طى تشریفات مقرر در قانون ثبت براى تشخیص هویت امضا کننده وجود ندارد و همین امر امکان صدور امضا از سوى اشخاصى را که فیالواقع وجود ندارد (افراد خیالی) [68] افزایش میدهد.
نتیجه این امر آشکار است: امضا کننده میتواند از این طریق حقوق و تعهداتى براى خویش در قرارداد با دیگران ایجاد نماید، حال آنکه تعهدات وى به دلیل فقدان شخصیت حقیقى براى او قابل گریز میباشد. اگرچه این وضعیت در حقوق ایالات متحده با تصویب قانون نمونه دفاتر اسناد رسمى در حال تغییر است؛ اما قانون تجارت الکترونیکى در این مورد پیشبینى مداخله دفاتر اسناد رسمى را ننموده و از این لحاظ داراى ایراد اساسى میباشد.
به لحاظ تطبیق، میان مقررات داخلى از یک طرف و این مقررات و حقوق آمریکا از سوى دیگر باید افزود که به موجب ماده 86 ق.ث، «در صورتى که تقاضاى ثبت سندى بشود تحصیل اطمینان از هویت متعاملین یا طرفى که تعهد کرده به عهده صاحب دفتر است و اگر مشارالیه شخصاً آنها را نشناسد باید بر طبق مواد این قانون رفتار نماید و در صورت تخلف مشمول ماده 102 این قانون خواهد بود».
ماده 102 نیز ناظر به ماده101 میباشد که در آن براى متخلف مجازات ادارى از یک تا سه سال انفصال از خدمت دولتى تعیین شده است. همچنین، بنابر ماده 50 ق.ث، «هرگاه مسوول دفتر در هویت متعاملین یا طرفى که تعهد میکند تردید داشته باشد، باید هر دو نفر از اشخاص معروف و معتمد حضوراً هویت آنان را تصدیق نموده و مسوول دفتر مراتب را در دفتر ثبت و به امضاى شهود رسانیده و این نکته را در خود اسناد قید نماید».
ماده 10 ق.ت.ا، در بیان شرایط امضاى الکترونیکى مطمئن، معلوم نمیکند که احراز این شرایط با چه مرجعى است: اگرچه امضا فینفسه میتواند، نسبت به امضا کننده منحصر به فرد بوده و به وسیله امضا کننده و یا تحت اراده انحصارى وى صادر شده باشد (بند الف و ج ماده10 )؛ اما هیچ تضمینى براى اینکه هویتى که امضاى دیجیتالى براى امضا کننده معلوم میکند، همان هویت واقعى او باشد، وجود ندارد و باید تشخیص این امر را به مرجعى صالح سپرد.