بازکاوى جنبههاى حقوق بشرى مراسم حج
یاد آورى:
حج أبعاد گوناگونى دارد که به تفصیل از طرف صاحب نظران مورد بحث و بررسى قرار گرفته اما من در این مقاله صرفا به جنبههاى حقوق بشرى آن پرداخته ام، سعى کردهام که حق گرایانه و به دور از تعصبآت فرقه اى و مذهبى بنویسم امید است که چنین باشد.
مرد سالارى غوغا مىکرد و بلکه چیزى فراتر از مرد سالارى بود زیرا أصولا آنان زن را همردیف کالا مى پنداشتند و با او رفتارى شیئ گونه داشتند.
براى ازدواج راههاى زیادى وجود داشت عرب مى توأنست دختران را حتى از سنین کودکى براى خود خریدارى نماید،
مى توانست دخترى بدهد و به ازاء آن دخترى بگیرد (موسوم به شغار) مىتوانست همسر خود را با دیگرى تعویض نماید (معروف به بدل) مى توانست یکى از همسران خود را براى مدتى در اختیار دیگرى بگذارد و شخصا أجرتش را بگیرد (موسوم به متعه!) هیچ محدودیتى نبود مىتوانست به هر تعداد که هوس مى کرد و وسعش مىرسید زن بگیرد و اصولا زن هم ردیف شیئ بود و در صورت مرگ شوهر همچون کالا به فرزندان پسر به ارث مى رسید!
در زیباترین اشعار بجا مانده از جاهلیت (معلقات سبعه)چیزى جز توصیف شتران عشق و شراب جنگ و کشتار و بعضا تجاوز به زنان و دختران و افتخار به این موضوع دیده نمى شود و این اوج ادبیات عرب بود.
قبیله گرایی و تفاخر به نسل و نژاد هم ردیف ملی گرایی مردم سایر جهان اهمیت داشت و قبائل اکثرا در رقابت و جنگ با یکدیگر بودند.گاهى بر سر مسائل هیچ و پوچ سالیان سال با یکدیگر مى جنگند ند.
علت این در گیرىها بعضا آنقدر سست و احمقانه بود که به طنز شباهت بیشترى داشت. قرآن نیز از این عصبیتهاى موهوم با لحنى تمسخرآمیز یاد مى کند (الهیکم التکاثر حتى زر تم المقابر)
ودر این روزگار سخت و دشوار و لبریز از جهل و جمود بناگاه مردى درس نخوانده از غار حرا به زیر آمد که حرفهاى تازه مىزد.
او سخن از خداوند یکتا و رستاخیز مىگفت و مردم را از زنده به گور کردن دختران و به ارث بردن زنان بر حذر مىداشت. میگفت زنان نه تنها کالاى موروثى نیستند بلکه خود ارث مىبرند. مىگفت زنان همچون مردان حق کسب و کار دارند و در آنچه به دست مىآورند مالکیت دارند. مىگفت همه شما فرزندان آدم و حوا هستید و گرامىترین شما نزد خداوند پرهیزکارترین شماست. او پدیدههاى طبیعت، گلها و گیاهان، تنوع نژاد، تنوع رنگ، تنوع زبان را از نشانههاى الهى مىدانست و براى همه این امور فلسفه و حکمتى قائل بود. مىگفت شما آفریده نشدهاید تا در این نمایشگاه آثار خداوند همچون گوسفندان چرا کنید بلکه آمدهاید تا در این نظم وزیبایی و فلسفه آن تفکر کنید و خالق خویش را بشناسید. از دیدگاه او تفکر در آفرینش برترین عبادت بود و هیچ عبادتى به پایه آن نمىرسید. طبیعت هم ردیف کالاى مصرفى نبود بلکه آیه و اثر خداوند بود و این طرز تفکر مقام طبیعت را بالا مىبرد و به آن احترام و حرمت مى بخشید او همچنین زن را امانت الهى و یکى از مهمترین نشانههاى خداوند در آفرینش مىدانست که وجودش مایه آسایش مرد و آرامش زندگى است.
زنان را دوست مىداشت و مىگفت زن همچون نماز و عطر مایه روشنى چشم من است. مىگفت زن یک گل و گیاه خوش بوست یک قهرمان نیست و باید با او مدارا کرد. او ابتدا رسم به ارث بردن زنان را نادرست خواند سپس راههاى ازدواج ظالمانه نظیر مبادله زنان را مسدود کرد و در اخر ازدواج نامحدود را به چهار زن با شرط مراعات عدالت کاهش داد. در زمانى که زن هم در ردیف کالاى مصرفى خرید و فروش مى شد و مردان او را به نام یکى از فرزندان خود صدا مىکردند (مثلا مادر مجید) او دست دخترش را مى بوسید و او را مادر پدرش نام گذاشته بود. محمد موفق شد آنچنان شخصیت متفاوتى در این دختر ایجاد کند که هنوز هم تاریخ نویسان از شکوه شخصیت این دختر و فرزند إنش حیرت زدهاند. او بردگان را نیز بندگان خدا مىدانست و براى آنان حقوق انسانى قائل بود. در همان آغاز شعار آزادى بردگان را با صراحت مطرح نمود (فَکُّ رَقَبَه) مىگفت آمده است تا غل و زنجیرها را از دست و بال انسانها باز کند. ابتدا راههاى برده گیرى را مسدود نمود و بهرهکشى جنسى از کنیزان به منظور جلب منفعت را ممنوع کرد و به تدریج مقرراتى وضع نمود که منجر به آزادى بردگان مىشد. هرکس از کنیزى صاحب فرزند
مى شد آن کنیز از شمار بردگان خارج مى شد. برده داران تشویق شدند تا با بردگان قرار داد بنویسند تا به ازاء خدمات آنان مدت بردگیشان محدود و کوتاه شود(مکاتبه) او همچنین آزاد کردن بردگان را در شمار کیفر گناهان قرار داد. در شرایطى که جهان تا أواخر قرن بیستم موفق به ریشه کن کردن برده دارى نشد او در مدت زمان کوتاه 23 سأله رسالتتش در این زمینه دست آوردهاى شگفتى داشت و از موفقیت کار او همین بس که اولین دشمنانش برده داران و اولین إیمان آورندگان به او و اولین کسانى که در راهش شهید شدند همین بردگان بودند. و جاى بسى شگفتى است که برخى از این مقررات – که او براى آزاد سازى تدریجى بردگان در آن عصر اجتناب نا پذیر برده دارى ارائه داد – به عنوان مقررات برده دارى در اسلام یاد مىکنند!!
محمد همچنین خود را ادامه دهنده راه ابراهیم مىدانست و براى همه ادیان، همه کتابهاى آسمانى و به خصوص ادیان ابراهیمى احترامى ویژه قابل بود. او سنت حج ابراهیم را بر مسلمانان واجب کرد. ماجراى حج از این قرار است که خداوند در زمان ابراهیم منطقه اى
به وسعت یک شهر بزرگ را منطقه و یژه اعلان مىکند و آن را شهر امن و امان مى نامد، گویى خداوند با آن علم وسیع خود خبر داشته است که منطقه پهناور جزیره العرب براًى قرنهاى متمادی یکى از ناامنترین نقاط جهان براى بى پناهان و زنان و منطقهاى لبریز از شرک و بت پرستى خواهد شد و نیازمند چنین پناهگاهى امن و توحیدى است و اتفاقا مراسم و مناسکى هم که براى آن وضع شده مملو از نمادهاى توحید و خدا پرستى، احترام به انسان و حقوق بشر و احترام به زن است.
تا پیامبر زنده بود زنان و مسلمانان از هر نژاد و قبیلهاى که بودند هیچ نگرانى نداشتند اما پس از مرگ پیامبر آن روحیه مرد سالارانه و قیم مابانه و قبیله گرایانه خیلى زود بار دیگر سر برداشت و متاسفانه پیش از همه گریبان دخترش را گرفت. زهرا تنها دختر پیامبر در ابتدا مقابله و ایستادگى کرد سعى کرد با سخنرانى و استدلال آنان را از بى عدالتى و خشونت باز دارد اما آن روحیه ظریف تحمل آن حجم خشونت عریان و بى احترامى محض را نداشت و خیلى زود پژمرده و پرپر شد.
فرزندانش نیز که شخصیت خود را از تربیت پیامبر گرفته بودند و با خفت و ذلت میانهاى نداشتند در برابر عصبیتهاى جاهلى
نو ظهور ایستادگى و مقاومت کردند اما متأسفانه این مقاومتها حداقل در آن عصر و زمان به سرانجامى نرسید. دخترش را اسیر کردند و او را در میان شهرها چرخانیدند! و پسرش را به وحشیانهترین شکل ممکن سر بریدند. بنىامیه رقابتهاى قبیله اى عصر جاهلیت را بار دیگر زنده کرد و اسلام مردمى محمد کم کم در دودمان انان رنگ پادشاهى به خود گرفت و زنان با زور، به خصوص در حجاز به جایگاه خود در عصر جاهلیت تا حد ممکن عقب رانده شدند.
برخى به پیامبر اسلام ایراد مىگیرند که باوضع برخى از مقررات و با همسران زیادى که گرفته است مقام و منزلت زن را فرو کاهیده است اما اینان قبل از هر چیز لازم است که جایگاه زن در دوران جاهلیت را به خاطر آورند. بد نیست بدانند تنها زنانى که پس از پیامبر اسلام جرأت و جسارت آن را یافتند که از نظام حاکم،از شیوه ها و روشهاى آنان، به حق یا به ناحق، انتقاد و اعتراض کنند دخترش فاطمه، نوه أش زینب و همسرش عایشه بودند و پس از آن زن بار دیگر زیر سلطه مردسالاران قرار گرفت و تا حد ممکن تحقیر و کوچک شد. در سال 63 هجرى اعتراضات مردم مدینه علیه حکومت اموى آنچنان وحشیانه سرکوب شد که حدود ده هزار نفر به قتل رسید ند
و به هزاران زن تجاوز شد و تا مدتها زنان فرزند بدون پدر به دنیا مى آوردند و در پایان لشکر یان اموى با زور شمشیر از مردم به عنوان برده یزید بیعت گرفتند!
اکنون و پس از این مقدمه طولانى و اجتناب نا پذیر آسانتر
مى توان فهمید که چرا در آئین حج آن جلوههاى شکوهمند حقوق بشرى که برابرى انسانها احترام به انسان و احترام به زن را ترویج مى کند از چشم مرد سالارانه مردم منطقه دور مانده است.
و بهتر مى توان فهمید که چرا خداوند خانه کعبه را در این نقطه خاص از جهان برگزیده است؟ منطقه اى که هنوز پس از 14 قرن زن در این نقطه از جهان حق انتخاب کردن و انتخاب شدن حق رانندگى و حتى حق داشتن شناسنامه ندارد! و بهتر مىتوان فهمید که چرا آموزش یافتگان این طرز تفکر در افغانستان و بوکو حرام مدارس دخترانه را منفجر مىکنند و دختران را به جرم تحصیل
مى کشند؟ چرا هنوز برخى از آنان به خود اجازه مى دهند تا دخترى درس نخوانده و گرفتار صد گونه محرومیت را تا گردن زیر خاک فرو برند و او را سنگسار کنند، و چرا برخى هنوز در پایان عصر بردگى درصددند تا بار دیگر رسم کنیز دارى عصر جاهلیت را از نو أحیا کنند؟! گویی فرهنگ کالا پنداشتن زن هنوز از سر عده اى بیرون نرفته است!
من تعصب مذهبى و فرقه اى خاصى ندارم، براى تمامى أدیان و مذاهب احترام قائلم کتابهاى آنان را تا آنجا که بتوانیم مطالعه مىکنم و هر کجا که حرف حقى باشد مىپذیرم اما متأسفانه اینها واقعیتهاى تلخى است که نمى توان و نباید نا دیده گرفت.
بابت این تفکرات مردسالارانه که بى جهت نام اسلام بر آن نهادهاند تا کنون صدها هزار نفر کشته شدهاند و امنیت بخشى از جهان در خطر افتاده است. باید توجه داشت که برخى از بنیاد گرایان بسیار شکل گرا و ظاهر اندیش هستند و روى احکام خاصى حساسیت دارند معمولا شناخت صحیحى از جهان ندارند اهل سیر وسفر نبودهاند واغلب از خانوادههایى با مادر کم سواد یا بى سواد هستند، ارتباطى به شیعه و اهل سنت هم ندارد در همه فرقههاى مذهبى و در همه ادیان ابراهیمى وجود دارند.
و البته نباید اغماض کرد که جامعه جهانى نیز در شناخت ریشهها تا کنون دچار اشتباه بوده است اگر آنان به جاى آن همه بمب و موشکى که بر سر مردان طالبان ریختند به اندازه یک دهم آن را صرف بهبود وضعیت فرهنگى، رفاهى، سواد و آگاهى زنان و رهبران فرهنگى و مذهبى طالبان و بوکو حرام کرده بودند تا کنون نتایج بهترى حاصل شده بود.
مادران تحصیل نکرده اى که گمان مى برند فرزندانشان در راه خدا و گسترش دین قدم بر مى دارند! و مردان خاک آلوده و فقیری که گمان مى کنند با منفجر کردن خود به نجات بشریت از گمراهى و ضلالت کمک مى کنند! جهانیان نبایستى این جماعت را با کارلوس اشتباه مى گرفتند. از همان آغاز پیدا بود که این مبارزه به نتیجهاى نخواهد رسید. و اکنون پس از آن همه حضور ناتو و آمریکا با آن هزینههاى سنگین سیگار)اداره عمومى بازرسى آمریکا براى باز سازى افغانستان) گزارش کرده است که تا به این جاى کار دولت أفغانستان کنترل 35 در صد از مناطق تحت نفوذ خود را از دست داده است.
راه دور نرویم یک آمار کوچک ریشهها را مشخص مى کند یک آمار از وضعیت تحصیلخانواده انسانهاى موفق و منطقى (به خصوص تحصیلات مادر) در مقایسه با وضعیت تحصیل خانواده انسانهاى ناموفق، شکست خورده، خود کشى کرده، مجرمان، معتادان و افراد به تند روى کشیده شده مى تواند ریشهها را مشخص کند. باید رهبران فکرى این گروها را که متأسفانه هم در شیعه و هم در میان اهل سنت و هم در بین یهود فراوان وجود دارند از پستوى خانههاى خود بیرون مىکشیدند و آنان را در منظر مصاحبه و مناظره و گفتگوى با دیدگاههاى مختلف و مخالف قرار مىدادند تا بجاى کشتار انسانها اندیشهها و عقاید فرسوده خود را ذبح کنند. بگذریم اعراب همچنین این فرهنگ مرد سالارى را به سرزمینهاى فتح شده سرایت مىدادند اما ایرانیان که با خلفا میانه خوبى نداشتند بیش از همه جانب خاندان على را گرفتند که البته این خاندان متفاوت و خود ستم کشیده از نظام اموی و در حال مبارزه با آنان بود.
همچنین مناطقى که تنوع فرهنگى و مذهبى بیشترى داشتند مانند شام (سوریه و لبنان فعلى) و مصر از این فرهنگ تأثیرات کمترى پذیرفتند. در حال حاضر نیز مردم این مناطق با مردم عراق و حجاز تفاوت بسیار دارند.
مراسم حج ابراهیمى
اگر کسى به دور از ذهنیتهاى پیش ساخته و به قصد تحقیق و فهم ماجرا مراسم حج را بررسى کند خیلى زود متوجه خواهد شد که با پدیده اى تازه و شکوهمند مواجه شده است باور خواهد کرد که در تاریکترین نقطه فرهنگى جهان نگاه خداى ابراهیم و محمد به پدیدههایی نظیر حقوق زن، تبعیض نژادى، حقوق بشر، عبادت و پرستش و حتى نسبت به محیط زیست و حیوانات بسیار زیبا و شکوهمند و متناسب با نسلهاى آینده بوده است.
خداوند شهر مکه و محدوده اطراف آن را به مساحت تقریبى چند صد کیلو متر مربع از مالکیت بشر خارج نموده و به عنوان منطقه اى حفاظت شده آن را منطقه آزاد شهر امن وأمان مرکز توحید و خدا پرستى و پناهگاه امنیتی انسانها نامیده است افراد تحت تعقیب سیاسى و حتى مجرمان و گنهکاران در این محدوده (مشروط به اینکه مرتکب جرم جدید نشوند) در أمان هستند. هر گونه آسیب به حیوانات و محیط زیست منطقه و هرگونه جنگ و درگیرى در این محدوده جرم محسوب مى شود در اینجا مسافران مهاجران و افراد مقیم از حقوق یکسان بر خور دارند. در جاى جاى مراسم عبادى آن که از جنس سیر و سفر و حرکت است رنگ و بوى وحدت، توحید، رفع تبعیض، توجه به حقوق زنان و حقوق بشر مشاهده مى شود و از بابت قربانى اى که در این مکان انجام مى شود على القاعده نبایستى هیچ فقیر و گرسنه اى در آن باشد و یک چنین منطقه اى را خداوند الگویی براى جهانیان مى نامد (هدى للعالمین).
پیامهاى مقررات و مناسک حج:
بى تردید هر یک از مناسک و مقررات حج داراى هدف و
فلسفه ایست کشف این هدف کار زیاد دشوارى نیست اندکى صداقت کمى تفکر در کنار الهام از رهنمودهاى قرآن و نظرات بزرگان صدر اسلام مىتواند انسان را به این امور رهنمون شود. توجه به فلسفه احکام بسیار مهم و ضرورى است و به قول عرفا انسان را از شکل گرایی ظاهر پرستى به سمت اهداف و محتواى دین مى کشاند جایگاه این مراسم پر شکوه را از انجام یک سر اعمال شکلى و صورى کم محتوا بیرون مى آورد و به آن روح نوینى مى بخشد.
هر یک از مقررات و مناسک حج براى انسان پیامى شفاف و روشن با خود به همراه دارد. در برخى از موارد این پیامها به حدى روشن است که هیچ نیازى به شرح و توضیح نیست و عقل سلیم خیلى راحت آن را مى پذیرد مواردى هم هست که خود قرآن این پیامها و اهداف را با صراحت بیان کرده است.
ـ اولین پیام حج که با احترام به گیاهان و جانداران و طبیعت محدوده حرم آغاز مى شود احترام به محیط زیست است. گلها و گیاهان و میوههاى طبیعت که قرآن آنها را آیه و نشانه خداوند
مى داند صرفا یک کالاى مصرفى نیستند، اینها همه آثار هنرى سر پنجه خلاق عظیماند و هم ردیف آیات و نشانههاى مذهبى این مکان اهمیت دارند و لازم است که از آنها مراقبت شود.
جلوه بر من مفروش اى ملک الحاج که تو
خانه مى بینى و من خانه خدا مى بینم
حافظ
ضرورت احترام به جانداران و پرندگان این محدوده همچنین تأکیدى است بر این نکته که انسان بایستى فراموش کند که تمامى مواهب طبیعت براى او آفریده شده اند! جانداران هم سهمى دارند. و بایستى سهم آنان مراعات شود.
متأسفانه معماری این منطقه سهم عادلانه اى براى جانداران و محیط زیست قائل نشده است و بستر مناسبى براى ادامه زیست حیوانات و پرندگانى که روزگارى در این مکان بودهاند فراهم نکرده است.
ـ لباس احرام پیام وحدت و برادرى و برابرى دارد پیام مىدهد که خداوند به قیافه ظاهر و لباس شما کارى ندارد اینجا همه چیز بر مبناى صداقت درون و پاکى دل ارزیابی مىشود. سفید و سیاه، عرب و عجم زن و مرد همه در پیشگفتار خداوند یکسان هستند.
ـ گر چه نامى از حاجر در اینجا نیست اما نیم دایره کوچکى در کنار کعبه بنام حجر اسماعیل محدوده دفن او را مشخص مى کند و در مقررات طواف چنین آمده است که هر کس به هنگام طواف این محدوده را در شعاع طواف خود قرار ندهد و همراه با طواف خانه خدا بر گرد این نیم دایره طواف نکند طواف او باطل است. بى تردید در این حرکت نوعى احترام به مادر (هاجر ) نهفته است و از این جهت که هم زن هم کنیز و هم سیاه بوده است بر آن تاکید شده تا آن روحیه ضد زن و ضد برده جاهلیت را در کلهى مرد سالاران منطقه بخشکاند. پیام این است که بر خلاف تصور شما مردان، این زن است که کانون زندگى است و به عنوان معلم فرزندان و مربى جامعه بایستى مورد توجه و احترام باشد. شخصیت اوست که شخصیت جامعه را مى سازد و این مساله در طواف نساء که به نام زنان انجام مى شود قوت بیشترى مى گیرد. خداى محمد خوب مىدانسته است که اگر زن به بى شخصیتى، به فقر علمى و فرهنگى و مادى دچار شود اگر ذلیل خوار شود و خداى ناکرده به در یوزگى و تن فروشى بیفتد فرزندان که هیچ فساد و تباهى سراسر جامعه را فرا خواهد گرفت. و نکته قابل توجه اینکه موضوع طواف نساء را برخى از فرق مذهبى به کل حذف کردهاند! و بعضى نیز آن را به زنان هم تسرى دادهاند و گفتهاند اگر زن هم این طواف را انجام ندهد مرد بر وى حرام مى شود و شاید که خواستهاند تا از سنگینى این قانون به نفع زنان بکاهند، اما باید دقت کرد که این طواف، طواف زنان نام دارد نه طواف مردان و در مجموع هر دو سوى آن به نفع زنان است.
ـ سعى صفا و مروه و ماجراى زمزم به ما پیام مى دهد که خداوند نزد دلهاى شکسته و با خداست نه هیچ مردى ونه هیچ نظامى نبایستى فکر کند که چون زور دارد مى تواند هر اجحافى در حق زن روا دارد دست غیبى خداوند از این امانت الهى پشتیبانى مى کند. و خداوند این پشتیبانى خود را در جریان مریم و زنان بنى اسرائیل نشان داده است. پیامبر اسلام نیز در فتح مکه در سخنرانى بسیار کوتاهى که در عرفات برگزار مىکند با یادآورى این نکته که ممکن است این آخرین سخنان من در این مکان باشد بر مراعات حقوق زنان تأکید بخصوص مى کند و بار دیگر آنان را أمانات الهى مى شمارد.
ـ پیام مراسم قربانى این است که خون هر انسانى چه زن و چه مرد چه کهنسال و چه کودک محترم است هیچکس را
نمى توان بى دلیل کشت و یا زنده به گور کرد. (هر کس بىدلیل و بدون مدرک قتل یا فساد گسترده انسانى را بکشد گویی که همه مردم جهان را کشته است)
و مقررات گوشت قربانى (و اطعموا البائس الفقیر) پیام میدهد که در اموال هر انسانى حقى معین براى فقیران و محرومان وجود دارد که بایستى آن را ادا کند. (و فى أموالهم حق معلوم للسّائل و المحروم )
مقررات ممنوع بودن تفکیک زن و مرد به هنگام طواف براى آنان که بىجهت به تفکیک زن و مرد دامن مىزنند پیام واضحى دارد و به خصوص به مرد سالاران منطقه پیام مى دهد که پس از14 قرن بس کنید این عادت زشت و توهینآمیز را که زن حق ندارد در کنار مرد حرکت کند و بایستى با یک فاصله معین در پشت سر مرد حرکت نماید!!
ـ مقررات منع خرید و فروش زمین و خانه در محدوده حرم پیام مى دهد که اینجا خانه حقیقى خداوند و در مالکیت اوست و مالکیت بشر در اینجا نه فردى که عمومى و اشتراکى است و انسانها در اینجا اعم از مهاجر و مسافر و مقیم از مقررات و حقوقى یکسان برخوردار هستند (سواء العاکف فیه و الباد)
ـ مقررات امن و أمان بودن این محدوده و وحرمت جنگ آن براى بشر پیام صلح و دوستى و عشق و محبت دارد. پیام این است که «کینهها و شمشیرها را در پشت این محدوده بگذارید و سپس وارد شوید، اینجا پنا هگاه امن تمامى بى پناهان عالم است» افراد تحت تعقیب أعم از سیاسى و حقوق بشرى و حتى مجرمان مى توانند به اینجا پناه آورند و کسى حق استرداد آنان را ندارد. موضوع پناه دادن به مجرمان ودادن یک فرصت جبران دیگر به آنها (همراه با کنترل و نظارت بر آنها) مقوله جدیدى است که هنوز به حوزه مباحث حقوق بشر راه نیافته است اما این نظریه قرآن انسان را به این فکر وا مى دارد که چرا مجرمان و به خصوص حبس ابدىها بایستى در زندان باشند؟! چه مى شود اگر آنان را به منطقه اى کنترل شده مثلا یک جزیره ببرند تا بجاى اینکه یک عمر از دست رنج مردم استفاده کنند در آنجا کار کنند و با درآمد خود زندگى کنند هم براى آنان بهتر است و هم براى کشورى که در آن جرم مرتکب شدهاند. یک چنین مدلى مى تواند براى جامعه شناسان و روانشناسان و خبرنگاران هم جذاب باشد.
و مشعر جایی است که مسلمانان بایستى اندیشه کنند که در جاهلیت چه بودند و اسلام چگونه آن وضعیت هولناک را دگرگون کرد در حقیقت آنگونه که خود قرآن بیان مى کند مشعر جاى شمردن حقوقى است که نداشتند و اسلام براى آنها آورد جاى به خاطر آوردن گمراهىهاى هولناکى است که از فرو غلطیدن در آنها به برکت اسلام نجات یافتند. و براى طرفداران حقوق بشر جایی است که مىتوانند حقوق أحیا شده بشر را نسبت به وضعیت قبل از آن شمارش کنند. پیام مشعر این است که شناخت اسلام از شناخت جاهلیت جدا نیست و به تعبیر پیامبر اسلام هر کس که جاهلیت را نشناسد اسلام را نشناخته است. در اینجا باید مسلمانان خرد ورزى بیاموزند و شعور خود را افزایش دهند.
ـ رمى جمرات آخرین ایستگاه این حرکت است در اینجا خلائق به نماد نا پیداى شیطان این عنصر ضد بشر، ضد شخصیت وضد انسانیت سنگ پرتاب مىکنند. پیام این ماجرا این است که دروغ مىگوید آنکه انسان را داراى ارزش سجده کردن نمى داند او به حرمت وکرامت انسان اعتقادى ندارد، شیاد و فریبکار است قصد گمراهى انسان و قصد بهره کشى دارد فریبش را نخورید، مىخواهد با ذلیل کردن شما بر شما سلطه پیدا کند، سنگ بارانش کنید و به خود اعتماد کنید. شما موجوداتى ارزشمند و توانمند و داراى روحى به عظمت روح خداوند و خلیفههاى او در زمین هستید.
ـ و مجموعه مراسم حج پیام مى دهد که راه نزدیکى به خداوند تنها عبادت در گوشه مساجد نیست با سیر و سفر و با مطالعه آیات خداوند در طبیعت و تاریخ هم مى توان به خدا نزدیک شد و سخن آخر اینکه انسان در اثر بى توجهى به پیام و محتواى دین گاهى آنچنان در شکل ظاهرى آن غرق مى شود که همچون شخصیت منفى «بینوایان» نا خواسته روح قانون را در پیشگاه شکل و پوسته آن قربانى مىکند.
جنبشى بایست أندر اجتهاد
تا که دوغ، آن روغن از دل باز داد
روغن اندر دوغ باشد چون عدم
دوغ در هستى بر آورده علم
آنکه هستت مى نماید هست پوست
وآنکه فانى مى نماید اصل اوست
مولوى.