امروز با بررسی شرایط طرح پرونده توسط وکیل در پلدختر همراه شما هستیم.

در این نوشتار، علاوه بر پاسخگویی به بعضی از سوالات خانواده از منظر حقوقی، به معرفی وکیل در پلدختر به عزیزان متقاضی خواهیم پرداخت.

فهرست مطالب

سوالات مهم معرفی وکیل در پلدختر

مدت زمان رسیدگی به پرونده طلاق‌توافقی در پلدختر چند روز است؟

آیا می توان دادخواست طلاق از سوی زوجه را به دادگاه خانواده در پلدختر تقدیم نمود؟

چه اشخاصی امکان طرح دعوا در دادگاه خانواده پلدختر را دارند؟

دعاوی مربوط به امور حسبی و سرپرستی پلدختر به کدام دادگاه ارجاع خواهد شد؟

بهترین وکیل در پلدختر چه ویژگی هایی دارد؟

تخلیه ید چیست؟

معمولا مستأجر می‌تواند پس از اتمام مدت اجاره، با رضایت مالک اجاره‌نامه خود را تمدید کند. امّا گاهی پیش می‌آید که مستأجر از این کار خودداری کرده و ملک را تخلیه نمی‌کند. در این حالت مالک باید برای تصرف مال خود در دادگاه از طریق طرح دعوای تخلیه ید اقدام کند.

به عبارت ساده‌تر، دعوای تخلیه ید برای پایان دادن به تصرف غیرمجاز مستأجر پس از اتمام مدت اجاره است که در صورت صدور حکم توسط مأموران اجرایی، انجام می‌شود.

خلع ید چیست؟

بعضی اوقات هیچ قرارداد معتبری بین مالک و مستأجر یا فرد تصرف‌کننده وجود ندارد و اگر صاحب ملک بخواهد مال خود را از تصرف شخص دوم خارج کند، باید در محکمه از طریق طرح دعوای خلع ید اقدام کند. در این دعوا فرد مالک باید ابتدا مالکیت خود را از طریق سند رسمی یا هر مدرک دیگری اثبات کند و سپس ثابت کند که فرد متصرف، ملک را بدون رضایت و به صورت غیرقانونی در اختیار گرفته است.

تفاوت خلع ید و تصرف عدوانی

در طرح دعوا باید حتما در نظر داشته باشید که به دلیل شباهت زیاد این دو دعوا، خلع ید معمولا با دعوای تصرف عدوانی اشتباه گرفته می‌شود و اگر در ثبت دادخواست برای دادگاه عنوان اشتباه ثبت کنید، ممکن است دادخواست شما رد شود. در ادامه تفاوت‌های اصلی این دو را می‌خوانید:

اساسی‌ترین تفاوت خلع ید و تصرف عدوانی این است که دعوای خلع ید می‌تواند هم در مورد اموال منقول و هم در مورد اموال غیرمنقول مطرح شود؛ در حالی که دعوای تصرف عدوانی فقط برای اموال غیرمنقول از قبیل: زمین، ساختمان و… کاربرد دارد.
برای لازم‌الاجرا شدن خلع ید حتما باید رأی قطعی صادر شود، امّا در مورد عدوانی چنین نیست و بلافاصله پس از صدور حکم، قابل اجرا است و نیازی به صدور اجراییه ندارد.
دعوای تصرف عدوانی از دعاوی غیرمالی محسوب شده و هزینه دادرسی آن بر این اساس تعیین می‌شود، امّا در دعوای خلع ید هزینه دادرسی بر اساس قیمت مال مورد دعوا معیّن خواهد شد.
در دعاوی خلع ید اساس مالک بودن شاکی بررسی می‌شود و در تصرف عدوانی صحبت از سابقه تصرف است. به عبارتی در دعوای خلع ید فرد باید حتما ثابت کند که صاحب اصل مال است، امّا در تصرف عدوانی مالکیت منافع مال موردنظر نیز کفایت می‌کند.

تفاوت تخلیه ید و خلع ید

برای این که در طرح دعوا، خلع ید و تخلیه ید را با هم اشتباه نگیرید، تفاوت‌های این دو را در ادامه بخوانید:

دعوای خلع ید بر علیه کسی به کار می‌رود که به صورت غیرقانونی و بدون رضایت مالک، ملک را در اختیار گرفته است، امّا دعوای تخلیه ید بر علیه فردی است که از ابتدا غاصب نبوده است، یعنی برای تصرف مال قرارداد و اجاره‌نامه‌ای وجود داشته که مدت آن به پایان رسیده و فرد حاضر به تخلیه ملک نیست.
دعوای خلع ید از دعاوی مالی به حساب می‌آید؛ در حالی که تخلیه ید یک دعوای غیرمالی است. بنابراین هزینه دادرسی تخلیه ید کمتر است.
مرجع رسیدگی به دعوای خلع ید، دادگاه عمومی منطقه‌ای است که ملک در آن واقع شده است. امّا در مورد تخلیه ید، شورای حل اختلاف صلاحیت رسیدگی دارد. بنابراین در مورد تخلیه ید، دستور تخلیه و در مورد خلع ید حکم تخلیه صادر می‌شود.

وکیل خانواده

اثبات ناتوانی جنسی شوهر

برای اینکه بتوان ناتوانی جنسی شوهر را اثبات کرد نیاز به مدارک محکمه پسندی وجود دارد.این مدارک حتماً باید به تایید پزشکی قانونی و یا پزشک معتمد قوه قضاییه برسد.با ارجاع پرونده به پزشکی قانونی، مرد مکلف به دادن آزمایشات لازم و معاینات مورد نیاز است.

در صورت استنکاف وی از حضور در پزشکی قانونی، موضوع می‌تواند به عنوان قرینه مثبت در پرونده باشد.اما باز هم نمی توان موضوع را از مصادیق عدم تمکین مرد برشمرد.چرا که اصولاً عدم تمکین برای مرد مصداق قانونی ندارد.

داشتن رابطه جنسی از سوی طرفین یکی از آثار حقوقی ازدواج است.چراکه تمتع زوجین از یکدیگر، یکی از آثار ازدواج است که این حق را پدید می آورد.

اگر ثابت شود که ناتوانی جنسی از قبل از ازدواج وجود داشته باز هم تفاوتی در موضوع ندارد.البته آثار حقوقی ناتوانی جنسی با آثار حقوقی عدم تمایل به داشتن رابطه جنسی با همسر دو موضوع متفاوت است.ناتوانی جنسی یا عنن می تواند باعث فسخ نکاح شود. اما نداشتن تمایل در رابطه جنسی از سوی مرد می تواند ثابت کننده عسر و حرج زن و درخواست طلاق از سوی وی شود.

رابطه عدم تمکین مرد و نفقه

وکیل در پلدختر توضیح میدنداشتن رابطه جنسی از سوی مرد، هیچ تاثیری در پرداخت نفقه زن ندارد.موضوع عدم تمکین زن است که در صورت اثبات، موجب اسقاط حق وی از برخورداری نفقه می‌شود.در اینگونه موارد لازم است تا ابتدا دادخواست الزام به تمکین زن به دادگاه خانواده تقدیم شود.

رای الزام به تمکین زن از سوی دادگاه بدوی، تجدیدنظر و یا در صورت فرجام خواهی از سوی دیوان عالی کشور قطعی شود.مرد درخواست صدور اجراییه از دفتر شعبه دادگاه اولیه خانواده تقدیم نماید.

اجراییه جهت اعلام الزام زن به تمکین از شوهرش ابلاغ شود.زن از انجام تمکین از شوهرش با وجود شرایط دیگر مانند تهیه منزل مشترک و اثاثیه خودداری نماید.در این صورت مرد میتواند نفقه زن خود را پرداخت ننماید.

درخواست اجراییه رای عدم تمکین زن

آثار حقوقی ابلاغ اجراییه عدم تمکین به زوجه

اما اگر حتی حکم قطعی تمکین هم صادر شود ولی مرد درخواست صدور اجرائیه را به دادگاه تقدیم نکند، نمی توانند از مزایای حکم قطعی الزام به تمکین استفاده نماید.

در این باره حتماً با وکیل تخصصی دادگاه خانواده شمال تهران مشاوره فرمایید.

نحوه جستجوی وکیل تخصصی خانواده پلدختر

مراجعه به سایت کانون وکلای دادگستری مرکز یکی از راه های انتخاب وکیل تخصصی دادگاه خانواده در پلدختر است.

در سایت کانون وکلای دادگستری مرکز گزینه جستجوی وکیل را انتخاب نموده و وکیل مورد نظر را پیدا کنید.

انواع مهریه بر اساس پرداخت

از نظر وکیل در پلدختر : در هنگام وقوع عقد یا نکاح موقت، تعیین مبلغ مهریه امری ضروری و لازم است که زوجین باید به آن توجه کنند و مبلغ مشخص شده را به زن پرداخت کنند. اما در مورد ازدواج دائم، تعیین مقداری برای مهریه اجباری نیست .همچنین، انجام عقد بدون تعیین مبلغ مهریه هم معتبر است و هیچ مانعی برای اعتبار عقد به وجود نمی‌آید.

با این وجود، مفهوم مهریه یکی از حقوق مالی زن است و در صورت فوت همسر، همچنان مبلغ مهریه باید از دارایی‌های او پرداخت شود و این امر به عنوان یک ابزار حمایتی برای زنان در نظام حقوقی برخی کشورها مورد تاکید قرار می‌گیرد.در قانون مدنی برگرفته از فقه امامیه مهریه به ۴ دسته تقسیم شده است که شامل مهر المسمی،مهر المثل،مهر المتعه و مهر السنه می باشد که میتوانید در مقاله مربوط به نگاهی کامل به مهریه جزئیات آن را بخوانید.اما باید گفت بر أساس شکل پرداخت مهریه به ۲ قسم قابل وصول است:

مهریه عندالمطالبه

مهریه عندالمطالبه، مقداری است که در زمان انعقاد ازدواج تعیین می‌شود و بلافاصله پس از اعلام صحت عقد، مرد موظف است آن را به زن پرداخت کند. در صورتی که مرد قادر به پرداخت مبلغ کامل مهریه باشد، وظیفه اوست که مهریه را به صورت کامل به زن پرداخت نماید؛ اما اگر ناتوان در پرداخت مبلغ کلی مهریه باشد، امکان استفاده از حق اعسار برای مرد فراهم است.

اگر دادگاه با درخواست اعسار مرد موافقت نماید، او می‌تواند مبلغ مهریه را به صورت اقساطی پرداخت کند. در صورتی که مهریه عندالمطالبه تعیین شده باشد، زن می‌تواند با پرداخت معادل ۱۱۰ سکه، از دادگاه خواسته کند که حکمی به نفع او صادر شود. اگر مرد با وجود توانایی مالی، از پرداخت بقیه مبلغ مهریه اجتناب کرده باشد، نحوه پرداخت باقیمانده مهریه به صورت اقساطی یا توسط دادگاه تعیین خواهد شد.

مهریه عندالاستطاعه

در مورد مهریه عندالاستطاعه، پرداخت مهریه به دارا بودن استطاعت مالی مرد وابسته است. اگر مرد برخوردار از استطاعت مالی کافی برای پرداخت مهریه باشد، می‌تواند مبلغ مهریه را بپردازد؛ اما اگر او توانایی مالی برای پرداخت مهریه را نداشته باشد، زن نمی‌تواند او را به اجبار برای پرداخت مهریه وادار کند. به عبارت دیگر، عدم پرداخت مهریه توسط مرد به خودی خود انجام کیفری ندارد و زن نمی‌تواند به خاطر آن او را به زندان اندازد یا به او فشار بیاورد.

روش های به اجرا گذاشتن مهریه

به اجرا گذاشتن مهریه هم در دوران عقد یا بدون طلاق امکان‌پذیر است و برای این کار روش‌های مختلفی وجود دارد. اما به طور کلی، برای اجرای مهریه در هر یک از این روش‌ها، ارائه دادخواست مطالبه مهریه، ارائه مدارکی که اموال منقول و غیرمنقول و حساب‌های بانکی مرد را نشان می‌دهند، و همچنین ارائه مدارک هویتی و سند ازدواج زوجین ضروری است.زن می‌تواند مهریه خود را از طریق سه روش زیر اجرا بگذارد:

1.اجرا گذاشتن مهریه از طریق دفاتر ازدواج و طلاق

2.اجرا گذاشتن مهریه از طریق اداره اجرای ثبت

3.اجرا گذاشتن مهریه از طریق دادگاه

اگر مهریه عندالمطالبه باشد، زن پس از اجرا گذاشتن مهریه می‌تواند مرد را ممنوع از خروج کند و همچنین امکان توقیف اموال مرد و مطالبه مهریه بدون طلاق طبق قوانین مربوطه برای زن فراهم است.

گرفتن مهریه بدون طلاق

مهریه که برای ازدواج دائم تعیین می‌شود، حق قانونی زن است و در صورتی که زن درخواست پرداخت مهریه را داشته باشد، مرد موظف است آن را پرداخت کند. این مهریه به عنوان یک نوع تضمین مالی به زن ارائه می‌شود و در صورت عدم پرداخت می‌تواند از طریق مسائل قانونی و حقوقی تعیین شده توسط دادگاه اجرا گردد.

برای دریافت مهریه بدون انجام طلاق، وکیل می‌تواند درخواست مطالبه مهریه را به دادگاه ارائه کند و پس از بررسی موارد و ارائه مدارک مورد نیاز، دادگاه می‌تواند به توقیف اموال مرد برای پرداخت مهریه اقدام کند. این توقیف اموال می‌تواند بخشی از اموال یا حتی کلیه اموال مرد را شامل شود، به عنوان مهریه برای زن. در صورتی که مرد اقدامی برای رفع توقیف اموال برای پرداخت مهریه انجام ندهد، اموال زن به نفع مرد توقیف می‌شود، طبق قوانین مربوطه که تصمیم دادگاه است.

آیا در جرم تدلیس در ازدواج امکان اعاده دادرسی وجود دارد؟

امکان طرح درخواست اعاده دادرسی علی رغم گذشت شاکی در جرایم قابل گذشت

🖋در مواردی ممکن است که با مراجعه کننده ای مواجه باشیم که به اتهام ارتکاب جرم قابل گذشتی تحت تعقیب کیفری قرار گرفته است و مآلاً با صدور حکم قطعی از دادگاه ذی ربط، پرونده وی به جهت اجرا، به دادسرای و شعب اجرای احکام آن ارسال گردیده است.

🖋حال در صورتیکه به هر دلیلی شاکی یا شکات پرونده در مرحله اجرای حکم، گذشت قطعی یا مشروط خویش نسبت به موکل (مراجعه کننده) اعلام کرده و دادیار اجرای احکام نیز به استناد گذشت شاکی خصوصی، مبادرت به صدور قرار موقوفی اجرا کرده باشد و معذلک موکل صدور حکم محکومیت خویش را غیر عادلانه تلقی و از وکیل درخواست مساعدت جهت رفع اتهام انتسابی سابق را نماید باید دید که به چه ترتیبی باید اقدام نمود.

🖋در این موارد باید توجه داشته باشیم که علی رغم باز بودن راه درخواست اعمال ماده 477 قانون آئین دادرسی کیفری، صعوبت طرح موضوع و طولانی بودن روند بررسی و اظهار نظر، وکیل باید به فکر یافتن جهتی از جهات اعاده دادرسی برای طرح موضوع در دیوان عالی کشور باشد.

🖋بدین ترتیب، راه مورد نظر در این راستا، طبعاً درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور است؛

آیا علی رغم گذشت شاکی خصوصی و موقوف الاجراء شدن حکم قطعی صادره، امکان طرح درخواست اعاده دادرسی وجود دارد یا خیر؟

🖋در پاسخ باید گفت که بلی و یک وکیل حرفه ای قطعاً در چنین مواردی، مراجعه کننده خویش را نا امید نمی کند.

🔹به خاطر داشته باشیم که اصولاً تجویز اعاده دادرسی در امور کیفری از سوی دیوان‌عالی کشور، با توجه به جهات قانونی و دلائل و مدارک جدیدالتحصیل به منظور رسیدگی مجدد به پرونده در راستای احراز بی‌گناهی یا عدم تناسب مجازات محکوم‌علیه صورت می‌گیرد.

چه بسا پس از انجام محاکمه مجدد و احراز بی‌گناهی محکوم‌علیه، با نقض رأی قبلی، حکم بر برائت وی صادر گردد و اساس مجرمیت محکوم‌علیه از بین رفته و اعاده حیثیت حاصل کند.

لذا اعلام گذشت شاکی و صدور قرار موقوفی اجرا، صرفاً باعث توقف اجرای مفاد حکم محمکومیت قطعی می شود و تأثیری در اساس مجرمیت و زایل‌شدن محکومیت کیفری ندارد.

در خصوص آورده غیرنقدی موسسان شرکت سهامی

در مورد تقویم و ارزشگذاری اموال غیرنقدی در ماده 76 لایحه اصلاحی قانون تجارت مصوب 1347 آمده است که مسئولیت این ارزشیابی با کارشناس رسمی دادگستری است و درست است که این بحث باید در جلسه مجمع عمومی مؤسس بررسی شود اما بنا به تأکید صریح قانونگذار این بحث نمی تواند منجر به این گردد که مؤسسین ارزشی بالاتر از مقدار تعیین شده توسط کارشناس رسمی را تعیین نمایند. ماده 78 ل.ا.ق.ت: مجمع عمومی نمی‌تواند آورده‌های غیرنقد را بیش از آنچه که از طرف کارشناس رسمی دادگستری ارزیابی شده است قبول کند.

کدام مرجع می‌تواند طرح اساسنامه شرکت سهامی عام را تغییر دهد؟

باید توجه کنیم که بین طرح اساسنامه و اساسنامه تفاوت وجود دارد و داوطلبین با دیدن طرح عبارت اساسنامه بی درنگ سراغ مجمع عمومی فوق العاده نروند. طرح اساسنامه و تغییرات آن در صلاحیت مؤسسین است. ماده 74 لایحه اصلاحی قانون تجارت بیانگر همین امر می باشد.

وکیل در چیذر

برای تشکیل اولین مجمع عمومی عادی سالانه یک شرکت سهامی چه حد نصابی لازم است

بنا به تصریح ماده 87 لایحه اصلاحی قانون تجارت برای تشکیل مجمع عمومی عادی حضور حداقل بیش از نصف دارندگان سهامی که حق رأی دارند لازم است. می¬دانیم که به دلایلی ممکن است برخی از سهام¬داران موقتاً از حق رأی خود معلق شوند. این افراد در حد نصاب مذکور محاسبه نخواهند شد.

در چه صورتی یک شرکت سهامی می تواند از انتشار آگهی دعوت جلسه مجمع عمومی سر باز بزند؟

در صورتی که تمامی صاحبان سهام در مجمع حاضر باشند.
رعایت تشریفات دعوت از جمله اعلام تاریخ و مکان جلسات و دستور جلسه، از حقوق اساسی سهامداران و از اصول مهم برگزاری مجامع عمومی است.
اما این اصل یک استثناء دارد که در قسمت آخر ماده 97 لایحه اصلاحی قانون تجارت آمده است.

مطابق این قسمت از ماده در مواقعی که کلیه صاحبان سهام در مجمع حاضر باشند نشر آگهی و تشریفات دعوت الزامی نیست.

فاصله بین نشر دعوت نامه مجمع عمومی و تاریخ تشکیل آن در شرکت سهامی باید حداقل و حداکثر چند روز باشد؟

مطابق ماده 54 لایحه اصلاحی: فاصله بین نشر دعوت‌نامه مجمع عمومی و تاریخ تشکیل آن حداقل ده روز و حداکثر چهل روز خواهد بود.

در چه صورت ریاست مجمع عمومی نمی‌تواند به عهده رییس هیأت مدیره قرار بگیرد؟

در مورد ترکیب هیأت رئیسه جلسات مجمع باید اشاره کرد این جلسات با یک رییس، دو ناظر که از بین سهامداران خواهند بود و یک منشی که می¬تواند خارج از دایره سهام¬داران نیز باشد، تشکیل و مدیریت میگردد. همچنین در ماده 101 لایحه اصلاحی قانون تجارت اشاره شده است که هرگاه ترتیب دیگری در اساسنامه پیش بینی نشده باشد و در صورتی که دستور جلسه، عزل یا انتخاب برخی مدیران نباشد، اصل بر این است که ریاست جلسات مجمع را رییس هیأت مدیره بر عهده خواهد داشت.

اگر در جلسه اول مجمع عمومی شرکت سهامی در مورد همه موضوعات بحث و بررسی نشود و دستور جلسه ناتمام بماند تکلیف چیست؟

تمدید جلسه محتاج به آگهی نیست و در مدت حداکثر دو هفته از سر گرفته می شود.

مطابق ماده 104 لایحه اصلاحی قانون تجارت هرگاه در مجمع عمومی تمامی موضوعات مندرج در دستور جلسه مورد اخذ تصمیم قرار نگیرد هیأت رئیسه می تواند اعلام تنفس نماید و در مدتی که از دو هفته تجاوز نمی کند جلسه را از سرگیرد. این تمدید نیازمند تشریفات آگهی نیست.

کدام یک از مجامع عمومی می‌توانند تابعیت شرکت سهامی را تغییر دهند؟

به موجب نص صریح ماده 94 لایحه اصلاحی قانون تجارت هیچ مجمع عمومیای نمیتواند تابعیت شرکت را تغییر دهد. البته اینکه اساساً تغییر تابعیت شرکتها امری محتمل است یا خیر، محل اختلاف علمای این رشته از حقوق میباشد و بزرگانی نظیر دکتر اسکینی بر این باورند که اینکه هیچ مجمعی نمیتواند تابعیت شرکت را تغییر دهد به این معنی نیست که لزوماً تمامی سهامداران نیز چنین تواناییای نداشته باشند.

درخواست انتشار اوراق مشارکت توسط شرکت‌های دولتی، قبل از ارائه به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران باید به تصویب چه نهادی رسیده باشد؟

مجمع عمومی و یا شورای عالی شرکت

به موجب تبصره 1 ماده 4 قانون نحوه انتشار اوراق مشارکت درخواست انتشار اوراق مشارکت توسط شرکت¬های دولتی باید قبل از ارائه به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به تصویب مجمع عمومی و یا شورای عالی شرکت های مربوطه رسیده باشد.

کدام یک از اوراق بهادار از ثبت نزد سازمان بورس و اوراق بهادار معاف نیستند؟

اوراق منتشر شده برای عرضه عمومی لزوماً باید نزد سازمان مراحل قانونی را طی کرده و به ثبت برسند. در این بین چند دسته از اوراق بهادار از ثبت در سازمان معاف هستند که شرح آنها در ماده 27 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران آمده است. مطابق این ماده اوراق بهادار زیر از ثبت نزد سازمان معاف هستند:

اوراق مشارکت دولت، بانک مرکزی و شهرداریها
اوراق مشارکت منتشره توسط بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی.
اوراق بهادار عرضه شده در عرضه‌های خصوصی.
سهام هر شرکت سهامی عامی که کل حقوق صاحبان سهام آن کمتر از رقم تعیین شده توسط سازمان باشد.

5- سایر اوراق بهاداری که به تشخیص شورا نیاز به ثبت نداشته باشند از قبیل اوراق منتشره توسط سازمانها و مراجع قانونی دیگر. تبصره- ناشر اوراق بهاداری که از ثبت معاف است، موظف است مشخصات و خصوصیات اوراق و نحوه و شرایط توزیع و فروش آنرا طبق شرایطی که سازمان تعیین میکند، به سازمان گزارش کند.